خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»
پنجشنبه 13 مهر 1374 //9 جمادی الاول 1416 // 5 اکتبر 1995
ساعت نُه صبح- به وقت ویتنام - در فرودگاه هانوی فرود آمدیم. وزیر کابینه به استقبال آمده بود. پس از کمی معطلی، به سوی شهر حرکت کردیم. شهر هانوی، خیلیکهنه و با ساختمانهای محقر و مغازههایکوچک و نیمهخالی و خیابانهای خالی از ماشین، ولی پُر از دوچرخه و موتورسیکلت است. در مسیر، سئوالات زیادی دربارة آب و هوا و باران و کشاورزی و مردم و .. نمودم که اطلاعاتم را زیاد کرد. از جمله، از او در مورد سد رودخانه عظیم سرخ پرسیدم که همراه من، نتوانست جواب سئوال مقدار آبدهی آن را بگوید؛ ولی دکتر کلانتری، [وزیر کشاورزی]، بعداً گفت سالانه 160 میلیارد مترمکعب آورده دارد.
یکسره به اقامتگاه رفتیم. ساختمان قدیمی است که پنجاه سال پیش به عنوان مقر حاکم فرانسوی ویتنام ساخته شده و در محله مخصوص فرانسویهای زمان سابق است؛ به نظر تنها نقطة خوب و آباد شهر است. مراسم استقبال رسمی اینجا بود. [آقای لیدوک انه]، رییسجمهور و اعضای کابینه منتظر بودند. همسر رییسجمهور ویتنام هم برای عفت آمده بود؛ سان و سرود و معارفه با اعضای هیأت و مستقبلان و عبور از میان صفوف دخترانی که برگ گل جلوی پایمان میریختند، انجام شد. در سالن بزرگ ساختمان، چند جمله بین من و میزبان ردوبدل شد و جلسه کوتاهی بود.
برای استراحت به اتاقمان رفتیم؛ ساختمان راحتی است، با اتاقهای فراوان و بزرگ، ولی قدیمی. همه اعضای خانواده هم با ما هستند. همراهان به جاهای دیگر رفتند. ناهار را با غذاهای ایرانی که از سفارت خودمان آورده بودند، خوردیم.
جلسه مذاکرات رسمی داشتیم. دربارة اهمیت و موضوعها و زمینههای همکاری، مثل ساختمان، سیمان، فولاد، چای، کائوچو و ... مطالبی مطرح شد. سپس جلسهای با بخشهای خصوصی ایران داشتیمکه همراه هیأت، برای گرفتن کار به اینجا آمدهاند. از شرکتهای بزرگ پیمانکاری، طراحی، مهندسی و مشاوره آمدهاند؛ زمینههای همکاری را بررسی کردیم. خواستار پشتیبانی دولت، برای صدور خدمات و سرمایهگذاری در اینجا شدند.
سپس برای ملاقات [آقای دودو مویی]، دبیرکل حزبکمونیست رفتیم که به عنوان رهبرکشور شناخته میشود. هشتادو شش ساله است، ولی سالم و قبراق. مذاکرات مهمی دربارة مقاومتهای ویتنامیها در مقابل فرانسه، آمریکا و ژاپن و خسارات زیاد و نیاز به بازسازی و عقبماندگی فعلی و ظلمهای آمریکا و طمع امروزی آن و ضرورت حفظ و تقویت استقلال با همکاری دوکشور داشتیم. انتظار نداشتم با چنین صراحتی علیه آمریکا حرف بزند، چون دارند در جهت همکاری و عادیسازی پیشمیروند. ایشان را دعوت به ایران کردم؛ خوشحال شد.
به اقامتگاه آمدم. نماز و مطالعهگزارشها و سپس شرکت در مراسم ضیافت شام که با سخنرانی میزبان و من انجام شد[1]. ضمن شام و نیز در جلسه خصوصی محدود عصر، سئوال و جواب زیادی ردبدل شد و به همکاری در زمینه کائوچو، چای، فسفات، سیمان و پالایشگاه نزدیکتر شدیم. غذاها ساده و بیشتر از آبزیان بود. عفت هم با خانمهای دیگر، مراسم شام جداگانه داشتند. سپس با آقایان دکتر ولایتی و [علاءالدین] بروجردی، دربارة مسایل افغانستان و مسلمانان فیلیپین، مذاکره و تصمیمگیری داشتیم. خاطرات دو روز را نوشتم و گزارشها را خواندم و خوابیدم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «روابط دو کشور جمهوری اسلامی ایران و جمهوری سوسیالیستی ویتنام با تکیه بر سوابق انقلابی و مبارزاتی دو ملت، در مصاف مبارزه بامتجاوزین و سلطه بیگانگان، همواره از اهمیت خاصی برخوردار بوده است. تلاش گسترده ملت و دولت ویتنام در جهت سازندگی و توسعه اقتصادی اجتماعی قابل تقدیر است. اینجانب مایل هستم، آمادگی ایران را برای مشارکت در امر بازسازی و توسعه اقتصادی، اجتماعی ویتنام اعلام نمایم. در این شرایطی که قطببندیهای جدید اقتصادی- سیاسی در حال شکلگیری است، همکاری بین اتحادیه جنوب شرق آسیا (آسهآن) و سازمان همکاریهای اقتصادی (اکو)، میتواند تعیینکننده باشد. ما داعیه هیچ کشوری را برای رهبری جهان قبول نداریم و خواهان رعایت حقوق تمامی کشورها و توسعه اقتصادی و ارتقای سطح زندگی ملتها و احترام به حق حاکمیت آنها هستیم. سوءاستفادههای سیاسی از مقولههای ارزشمندی نظیر حقوق بشر و برخورد گزینشی و متناقض در اعمال آن، توسط برخی دولتهای استکباری، علیه کشورهای در حال توسعه جهانÃ Äسوم، هدفی جز اعمال سلطه و دخالت در امور داخلی و نهایتاً جلوگیری از رشد و تو سعه این کشورها را تعقیب نمینماید.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب،1396.