خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»

  • سه شنبه ۲۹ فروردین ۱۳۷۴

سه‌شنبه 29 فروردین  1374 //17 ذیقعده  1415      18 آوریل 1995

 

بعد از نماز صبح به فرودگاه رفتیم و به سوی لکنهو[1] پرواز کردیم. برای دیدن شهر و نیز رسیدن هواپیمای خبرنگاران که به خاطر عیبی، کمی با تأخیر پرواز کرده بود، مختصری در فضای لکنهو پرواز کردیم. استقبال گرمی داشتند و در خیابان‌ها هم مردم زیادی دو طرف صف کشیده بودند و ابراز احساسات داشتند. در چهارراه‌ها، معمولاً دو طرف را با موانع مسدود کرده بودند و جمع زیادی از مردم با دوچرخه  و ماشین و... ازدحام داشتند. استاندار ایالت با من بود و توضیحات خوبی راجع به شهر و استان داد.

به محل استانداری رفتیم که به عنوان مرکز حکومت در زمان حاکمیت انگلیسی‌ها ساخته شده بود. ساختمان جالبی است. در بیشتر مراکز ایالات هند، این‏گونه ساختمان‌ها از زمان انگلیسی‌ها مانده است. با آقای ملایم، سروزیر ایالت مذاکره کردیم. با جثه‌ای کوچک خیلی پُرانرژی است و به خاطر پیروزی اخیرش بر احزاب دیگر، حتی حزب کنگره، خیلی باروحیه است. با شعار عدالت اجتماعی مبارزه می‌کنند که در نتیجه اقشار پایین هند و اقلیت‌های دینی و غیرهندو، منجمله مسلمانان را جذب کرده. جالب است که مخالفت صریح با تخریب مسجد بابری[2] اظهار می‌کند.

 تا رسیدن به حسینیه آصف‌الدوله، مرکز اجتماع مردم، به جای استاندار، در اتومبیل نشست و مطالب زیادی از پیروزی خود و پیروی از آرمان‌های عدالتخواهانه انقلاب اسلامی گفت. در حسینیه، مردم با اجتماعی عظیم زیر آفتاب گرم، با ابراز احساسات گرم از ما استقبال کردند و شعار حیدر رفسنجانی ایران، زیاد بود.

آقای سروزیر و کلب صادق و مختار و... با خیرمقدم و تمجید از من و انقلاب ایران و امام، صحبت کردند. برای ما میهمانان، چند جایگاه با سایبان پارچه‌ای درست کرده بودند، ولی به خاطر اینکه مردم زیر آفتاب بودند، برایم تلخ بود. صلاح ندیدم که استفاده نکنم. کف جایگاه ما را با تشک‌ها و پارچه‌های سفید و متکا تنظیم کرده بودند.

آقای موسوی، معاون آقای دین‌پرور، نماینده رهبری، با سران روحانی و سخنگویان جلسه مخالف بود و به من تذکر داد که از آنها تعریف نکنم. گمان می‌کنم با این اختلاف نمی‌تواند خدمتی بکند. اعلان شد که ما برای تعمیر این اثر مهم تاریخی کمک می‌کنیم. بعداً یکی از آنها گفت، بهتر است پول‌ها خرج تبلیغ شود، نه ساختمان. من هم صحبت مفصلی راجع به وحدت بین پیروان ادیان آسمانی و همکاری ایران و هند و تجارب کشورهای منطقه داشتم[3].

به استانداری برگشتیم. استاندار و همسرش با من و عفت ملاقات رسمی ترتیب دادند؛ با تقدیم هدایای فرهنگی. جمعی از علمای شیعه و سنی آمدند. آقای موسوی خیرمقدم گفت و من دربارة اتحاد و پرهیز از اختلاف و اهمیت روحانیت بعد از پیروزی انقلاب ایران گفتم. بعداً گله کرده بودند که چرا آقای مقدم، نگذاشته از خود آنها کسی صحبت کند.  با اعضای کمیته استقبال که خیلی زحمت کشیده بودند، ملاقات و تشکر کردم و نیز از موزه عکس‌ها و آثار گاندی بازدید نمودم.

با بدرقه به دهلی برگشتیم. عفت و خانم‌های دیگری که با ما بودند، با هواپیما به تاج‌محل رفتند. در مسیر، آقای سلمان خورشیدی، وزیر همراهمان که نماینده همین استان است، توضیحات خوبی دربارة وضع استان و آب و هوا و کشاورزی و... داد. به تقاضای آنها با دو نفر از شخصیت‌های ایشان، آقایان سیدرضی و رضوی و با گروه خلبانان آنها عکس گرفتیم.

پس از نماز و کمی استراحت به پارلمان هند رفتیم. نخست‏وزیر و رییس مجلس و هیأت رئیسه و نمایندگان، استقبال گرمی کردند. رییس‏مجلس و نخست‏وزیر هند و من صحبت کردیم[4] که مستقیماً از رادیو پخش می‌شد. سفرا و وزرا هم بودند. به مقر برگشتیم. گزارش‌ها را خواندم. سفر ما به هند در مطبوعات و رسانه‌های جهانی، انعکاس وسیعی دارد. خبر سقوط هواپیمای نظامی‌ ایران در مانور امروز متأثرم کرد. ساعتی استراحت کردم و در بالکن بزرگ جلو اتاق که مُشرف به باغ است، خاطرات امروز را تا این ساعت نوشتم.

غروب به حیدرآباد هاوس رفتیم. در مراسمی در حضور من و نخست‏وزیر و خبرنگاران، تفاهم‏نامه‌ها توسط وزرای خارجه، نفت، ارشاد و آموزش‏عالی امضا شد. ضمن کار از آقای رائو دربارة مذهب هندو سئوالاتی کردم؛ کتاب آسمانی و پیغمبر ندارند و گفته‌های علما و حکما را در کتاب‌هایی به نام ورا جمع کرده‌اند که محور عمل است. گفت یگانه‏پرستند و انسانیت را هم واحد می‌دانند. در جواب سئوال من، در خصوص جامعه طبقاتی هندو‌ها جواب درستی نداشت. پدرش برهمن بوده و تعلیماتی در این خصوص هم دارد. گفت ریاضت‌‌های رسیدن به مقام برهمنی را نکشیده و امید دارد به مقام برهمنی برسد.

سپس جلسه خصوصی داشتیم. گفت خانم بوتو از آمریکا خواسته است که در مسأله کشمیر میانجی‏گری کنند، ولی هند به آمریکا اعتماد ندارد و مایل است ایران میانجی باشد؛ ولی بعد از انتخابات و نه فعلاً. در مورد وجودگاز در جزیره قشم سئوال کرد که بتوانند برای کارخانه کودشیمیایی تصمیم بگیرند. دربارة راه‏آهن بافق - مشهد گفت دنبال تأمین منابع مالی از منبع طرف ثالث هستند. نسبت به انتخابات آینده پارلمان گفت، امیدوار به پیروزی حزب کنگره است. چند انتخابات میان‏دوره‌ای این را نشان می‌دهد.

از آنجا به خانه فرهنگ رفتیم. جمعی از ایرانیان از جمله دانشجویان و کارمندان و افراد متفرقه جمع بودند. با استقبال و خیرمقدم و اجرای دو سرود از دانش‌آموزان دختر و پسر و گزارش سفیر و سخنرانی من[5] دربارة پیشرفت ایران بعد از انقلاب برگزار شد. سپس با علمای شیعه و سنی جلسه داشتیم. آقایان دین‌پرور و تقوی و یکی از علمای سُنی صحبت کردند و من دربارة وظایف مهم روحانیت بعد از پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل حکومت موفق اسلامی و ضرورت وحدت سخنرانی کردم.[6] عالم سُنی هم تجربه انقلاب ایران را برای جهان اسلام بسیار مهم و نقطه عطف خواند. بسیاری از آنها آثاری از خودشان و اشعاری و آثاری که دربارة من داشتند، هدیه کردند و عکس گرفتند. شام آنجا نماندم. به مقرآمدم. با شام مختصر، با رعد و برق و نم نم باران خوابیدم؛ در این فصل معمولاً ابر و رعد و برق بی‏باران دارند.

 

 

[1] - لکهنو،  پایتخت ایالت اوتار پرادش در هند است. لکهنو شهر محبوب نواب‌ها بوده که حکمرانانی شیعه بودند و بسیار به ایران علاقه داشتند. به این شهر «شیراز هند» و «قسطنطنیه هند» هم گفته شده‌است.

[2] - مسجد بابری هند در سال 1528 میلادی، به فرمان ظهیرالدین محمد بابر، مؤسس سلسله تیموریان در شبه قاره هند بر روی تپه‏ای در شهر فیض‏آباد ساخته شد و از آن پس به مسجد بابری شهرت یافت. پس از گذشت سه قرن، در سال 1855، یک مقام انگلیسی به نام نویل، هنگام ثبت اسناد ناحیه‏ای که مسجد بابری در آن واقع بود، عمداً و به غلط در دفتر ثبت نوشت که مسجد بابری بر ویرانه های یک بتکده هندوها به نام معبد رام ساخته شده است. همین مسأله، منشأ فتنه‏ها و اختلافات بسیار بین مسلمانان و هندوها در شبه قاره هند گردید. پس از جدایی پاکستان از هند، در سراسر هند، تبلیغات گسترده‏ای بر ضد مسلمانان آغاز شد و عده‏ای از هندوهای افراطی با نصب بُت رام در مقام محراب مسجد، به ساحت مقدس مسجد تجاوز کردند. از این رو دادستان منطقه در سال 1950 دستور تعطیلی مسجد را صادر کرد و مسجد بابری به مدت 35 سال به تعطیلی کشیده شد تا اینکه در سال 1985 در اختیار هندوها قرار گرفت. در تابستان 1992، دولت ایالتی با تصرف کلیه زمین‏های وقفی اطراف مسجد، به ساختن دیواری پیرامون آن اقدام کرد و دولت هند نیز برای بررسی بحران مسجد بابری، اجلاس همبستگی ملی را تشکیل داد. اما در ششم دسامبر 1992 (برابر با 15 آذر 1371)، هندوهای افراطی، بدون حضور محسوس نیروهای انتظامی، مسجد را ویران کردند. این حادثه موجب درگیری های خونین بین مسلمانان و هندوها شد که طی آن شمار بسیاری از مسلمانان جان خود را از دست دادند. هر چند این امر خشم و انزجار مسلمانان را بر انگیخت، از آن زمان تا کنون، ادعاهای هندوها درباره مکان مسجد بابری برای ساخت معبد و مخالفت مسلمانان و هندوها، یکی از مشکلات سیاستمداران هند بوده است.

[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «کشور ایران، هند و سایر کشورهای منطقه، مثل بنگلادش و پاکستان، برای سعادت‏شان، راهی جز همکاری، همدلی و اتحاد ندارند. برای ما از هر چیز ضروری‏تر، اتحاد و همدلی بین همه فرقه‏های مردم‏مان است. من بسیار خوشحالم که در این اجتماع باشکوه شما، حضوراً برای وحدت و هماهنگی بین مسلمان، هندو، سیک، مسیحی و سایر فرقه‏ها، هماهنگی و وحدت پیگیری می‏شود. امروز برای تحقق عدالت، باید همه مظلومان و محرومان با هم متحد باشند و حرف‏های تفرقه‏انگیز از میان برود. می بینید که آمریکا امروز و انگلیس دیروز، برای استعمار ماها، همه مردم را چه هندو، چه مسلمان و چه مسیحی، استعمار می‏کردند و به همه ظلم می‏کردند. من امیدوارم که نغمه‏های تفرقه‏افکنی که در منطقه ما و در شبه‏قاره هند شنیده می‏شود، به‏کلی فراموش بشود و همه مردم، ندای وحدت و هماهنگی برای عدالت داشته باشند و ان‏شاءالله در آینده برای همیشه، دشمنان شما نتوانند با حربه مسأله‏ای مثل کشمیر و مسأله‏ای مثل مسجد بابری، ملت مظلوم هند را متفرق و چندپارچه کنند.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی‏رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[4] - رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی‏رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[5] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «امشب چندین توافق‏نامه مختلف امضا کردیم که یک حرکت وسیع به جلو خواهد بود. یکی از کارهایی که ما در آینده خواهیم کرد، توسعه روابط مردمی است؛ چون ما در هند ذخایر گران‏بهای میراث فرهنگی داریم. ده‏ها سال، صدها سال و قرن‏ها ایرانی‏ها اینجا حاکمیت ادبی و سیاسی داشتند. میراث زبان فارسی در همه زوایای زندگی مردم هند به چشم می‏خورد. در محافل ادبی و علمی، اینها به قدری از گذشتهÃ Äافتخارآمیز زبان فارسی با عظمت یاد می‏کنند که انسان واقعاً تحت تأثیر قرار می‏گیرد. ما باید این میراث گران‏بهایمان را دوباره شناساسی کنیم. دانشجویان و کارکنان ما، خانواده های آنهایی که اینجا هستند از این فرصت بیشتر استفاده کنند، آشنا بشوند با این ذخایر در نقاطی که وجود دارد، به‏خصوص در جاهایی مثل احمدآباد و حیدرآباد آن قسمت‏های خاصی که از این جهت غنی است. کتابخانه‏هایی که کتاب‏های فارسی دارد؛ در مذاکرات با ما از کتابخانه‏هایی اسم می برند که ده‏ها هزار جلدکتاب نفیس فارسی آنجا هست. ما با تقویت توریسم بین ایران و هند، می‏توانیم ایرانیان را با این ذخایر آشنا کنیم و همچنین هندی‏ها را بیشتر آشنا کنیم.» کتاب «هاشمی‏رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.

[6] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: « امروز آمریکا به نمایندگی از استکبار و کفر جهانی کمر خصومت با انقلاب اسلامی ایران را بسته است و اسلام انقلابی را مزاحم منافع خود می‏داند؛ همان وضعی که در گذشته بریتانیا داشت. ما فکر می کنیم در چنین وقتی امت‏اسلامی باید یکپارچه باشد و مسلمان‏ها، باید اختلافات جزیی که دارند، نادیده بگیرند و روی مشترکات و نقاط مورد وحدت با هم همکاری بکنند. این در محدوده یک دین، معنای خاصی دارد و در یک کشور هم معنای دیگری دارد؛ وقتی‏که درباره یک کشور صحبت می‏کنیم، مثلاً هندوستان؛ اینجا صحبت از وحدت ملی است، یعنی باید شما در کنار بقیه ادیان و فرق، برای منافع کشور هند، با هم متحد باشید.» رجوع‌کنید   کتاب «هاشمی ‏رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1374»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1396.