خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1374 / کتاب «مرد بحران ها»
پنجشنبه 16 شهریور 1374 //11 ربیعالثانی 1416 //7 سپتامبر 1995
آقای [اسدالله] صالحیفروز آمد. از وزیر نفت شکایت کرد که او را از معاونت گاز برداشته و مسئول دفتر خرید کانادا کرده و خواست که کار مناسبی داشته باشد. نمونههایی از موفقیتهای دوران مدیریت خود را توضیح داد. مدعی است، سیاست وزیر نفت این هست که نگذارد در آنجا مدیران زیاد بدرخشند که مبادا موقعیت خودش را تضعیف کنند.
آقای [محسن] رفیقدوست، [رییس بنیاد مستضعفان و جانبازان] آمد. از تبلیغاتی که در جریان محاکمه مسأله بانک صادرات علیه او شد، شکایت نمود و اظهارناراحتی کرد از اینکه کسی را که او امان داده و از خارج آورده، اکنون محکوم به اعدام شده است[1]. برای تأمین نیازهای ارزی کارخانجات بنیاد استمداد کرد؛ ضمن تأیید سیاست ارزی. [آقای محسن پاکآیین]، سفیر جدیدمان در اُزبکستان، برای خداحافظی و کسب رهنمود آمد.
[آقای هدایت امین ارسلا]، وزیر امورخارجه افغانستان، همراه سفیرشان و [آقای محمدرضا فرقانی]، سفیرمان و شخصی به نام دکتر [عبدالله] عبدالله، که اخیراً به فرماندهی منطقه هرات منصوب شده بوده، آمدند. سفر محرمانه است. گزارشی از شکستهای اخیرشان در مقابل طالبان و دوستم دادند. پاکستان را متهم به اداره طالبان میکنند و ضعف و اشتباهات اسماعیلخان، حاکم هرات را علت شکست میدانند. سئوالات زیادی از آنها کردم که بعضی ازجوابها قانعکننده نبود. قرار است برای جبران شکستها کمکشان کنیم.
ظهر آقای [عباسواعظ]طبسی میهمانم بود. دربارة وضع افغانستان و خطرحضور طالبان در مرز ایران و نیز مشکلات شیعه در حوزه حاکمیت آنها و مسایل عراق و مسایل آستانقدس صحبت شد. اصرار داشت که برای افتتاح کنگره کتاب به مشهد بروم؛ نپذیرفتم. همسرش را جراحی قلب کردهاند و با اشکال توانستهاند قلب را دوباره بهکار بیندازند.
عصر به خانه آمدم. عفت، وصیتنامه مهدی را موقعی که در جبهه بوده و نامهای که من برای او هنگامی که به خط مقدم جنگ رفته، نوشته بودم، پیدا کرده بود. برایم خواند. مقداری گریه کردیم. نامه مفصل و تاریخی است. به نظرم رسید، خوب است در سالگرد دفاع مقدس امسال منتشر کنیم؛ نکات مهم تاریخی دارد.
[1] - اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی در بانک صادرات ایران، اولین فساد مالی عمده بعد از انقلاب بود که توسط حشمتالله طبرزدی در نشریه پیام دانشجو افشا شد. این اختلاس توسط فردی به نام فاضل خداداد، با تبانیکارمندان بانک و همکاری مرتضی رفیقدوست – برادر محسن رفیقدوست- روی داد. خداداد، با شروع جنگ تحمیلی، در مهرماه ۱۳۵۹ از ایران خارج شده و پس از پایان جنگ، در شهریورماه سال 1367 به ایران بازگشته بود. او با معرفی مرتضی رفیقدوست که در آن زمان، رییسکمیته انقلاب اسلامی سعدآباد بود، در یکی از شعب بانک صادرات، حساب جاری باز میکند. وقتی گفته میشود اختلاس ۱۲۳ میلیارد تومانی، منظور این است که یک حساب بانکی، ظرف چندین ماه، این اندازه گردش داشته است؛ به این معنا که مبالغی از بانک برداشت و برگردانده میشد، که حجم مجموع مبلغ این تراکنشها ۱۲۳ میلیارد تومان میباشد. به تعبیر رییس دادگاه، میانگین پولی که در عرض ده ماه از بانک خارج شده بود، یک میلیارد تومان بود. در بهمن ۱۳۷۱ بازرسی بانک، متوجه اختلاس میشود. خداداد مبالغی را برمیگرداند، اما او نهایتاً از کشور متواری میشود. وی با وعده بخشش و امان از سوی محسن رفیقدوست و ولیالله سیف، مدیرعامل وقت بانک صادرات، در شهریور 1373 به ایران باز میگردد تا باقیمانده بدهی خود را پرداخت کند. خداداد، پس از چندین جلسه دادگاه، در آذرماه ۱۳۷۴ مفسدفیالارض شناخته شد و اعدام گردید. دادگاه، مرتضی رفیقدوست را نیز به حبسابد محکوم کرد. او در سال ۱۳۸۲ مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد.