خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
یکشنبه 28 اسفند 1373 // 17 شوال 1415// 19 مارس 1995
به دفترم رفتم. پیام سال تحویل برای داخل و خارج را - حدود یک ربع برای هر یک - ضبط کردیم. سپس برای جلسه فاتحه احمدآقا، به مرقد امام رفتم. آقای [محمدتقی] فلسفی منبر رفت و خیلی طول داد؛ حرفهای معمولی منبری سنتی، ولی با قدرت صحبت کرد و در این سن این جور صحبتکردن عجیب است.
به دفترم برگشتم. جلسه ستاد تنظیم بازار داشتیم. نرخهای مواد پتروشیمی و فلزات را و سیاستهای قیمتگذاری در سال 1374 را با توجه به افزایش دستمزدها و قیمت سوخت مشخص کردیم.
عصر فرستاده ویژه امیر قطر برای عرض تسلیت فوت احمدآقا آمد. در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه برای بیمههای درمانی و اضافه کردن حقوق بازنشستگان و مستمری بگیران تأمین اجتماعی و... داشتیم.
تا ساعت نُه شب در دفترم کارها را انجام دادم. به خانه آمدم. محسن و حمید اینجا بودند. دربارة شایعات مربوط به مرگ احمدآقا صحبت بود؛ خیلی شایعات نادرست به خاطر مرگ نابهنگام وجود دارد و به نظر میرسد، ضدانقلاب در پشت شایعات باشد. رادیو اسراییل هم شیطنت مینماید. محسن، کلیدواژههای خاطراتم را آورده بود؛ خیلی جامع و جالب است. از کامپیوتر گرفتهاند.