دوشنبه 5 اردیبهشت 1373 //13 ذیقعده 1414 //25 آوریل 1994
[آقای شیخ احمدالفهدآلصباح]، رییس شورای المپیک آسیا آمد. فائزه هم بود. او برادرزاده امیر کویت است و پدرش در تجاوز عراق، در قصر امیرکشته شده است. در مذاکرات، مطلب مهمی نداشتیم. [آقای شیخ مُرادف]، معاون رییسجمهور ترکمنستان آمد. نامه آقای [صفرمراد] نیازُف، [رییسجمهور ترکمنستان] را آورده است. دربارة روابط با چین و روسیه و سایر همسایگان توضیحاتی داد؛ حرف تازهای نداشت. پیگیر احداث خط لوله هستند.
امامجمعه، نماینده و فرماندار کازرون آمدند. برای راه شیراز -کازرون استمداد کردند و در خصوص امور دیگر عمرانی توضیحاتی دادند و دربارة روحیات انقلابی مردم کازرون گفتند. دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد و گزارش سفر به رومانی را داد. [آقای دیوید
اندروز]، وزیر دفاع و امور دریایی ایرلند جنوبی آمد. صحبتها در توسعه همکاری بود. پیشنهادهایی دربارة شیلات و ایرلند شمالی نمودم. ظهر فاطی و عفت آمدند.
عصر شورای اقتصاد جلسه داشت. قیمت تضمینی فرآوردههای لبنی و قیمت دارو در دستور بود. شب به خانه آمدم. حاجیه والده[1] و همشیره فاطمه، میهمانمان بودند. حالشان خوب است. از مشهد آمدهاند. بچهها هم جمع شدند.
[1] - بانو ماه بیبی صفریان، مادر آیتالله هاشمی، در سال 1374 از دنیا رفت. ایشان در کتاب «دوران مبارزه» از مادرِ خود چنین یاد میکند: «مادرم از اهالی روستای بهرمان بود. او علاوه بر خانهداری، در امور زندگانی با پدرم همکاری میکرد. او هرچند بیسواد بود، اما اطلاعات خوبی از خواص گیاهان دارویی داشت. اطلاعات و تجربههای او برای اعضای خانواده و حتی اهالی روستا سودمند بود، چنانکه هنوز هم گاهی از همان تجربهها استفاده میکنیم.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، دوران مبارزه»، زیر نظر محسن هاشمی، دفتر نشر معارف انقلاب، جلد اول، صفحه 58.