خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

  • چهارشنبه ۱۰ اسفند ۱۳۷۳

چهارشنبه 10 اسفند 1373 //29 رمضان 1415// 1 مارس 1995

 

 بعد از نماز صبح، آقای محسن رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران]، تلفنی اطلاع داد که حوادثی در عراق هست که حضوراً باید بگویند. ساعت نُه‌ونیم، آقای [محمدباقر] ذوالقدر و آقای [عزیز] جعفری آمدند و گفتند آمریکایی‌ها به فکر اجرای طرح اسقاط نظام عراق هستند و نکاتی از طرح را که از طریق [جلال] طالبانی و [احمد] چلبی به دست آورده بودند، توضیح دادند و اظهار اطمینان کردند که مسأله جدی است. دربارة موضع و کیفیت برخورد ایران نظر خواستند. گفتم در دبیرخانه شورای عالی امنیت ملی، موضوع بررسی شود و پیشنهادها را بیاورند.

آقای امراللهی، [رییس سازمان انرژی اتمی] آمد و برای بالا بردن اعتبارات سازمان انرژی هسته‌ای استمداد کرد. آقای میرزاده، [معاون اجرایی رییس‌جمهور]، گزارش جلسه بررسی وضع قاچاق کالا را داد و بر طرح محدود کردن واردات از قشم تأکید داشت. دربارة بازسازی و سفرم به خوزستان صحبت کرد و یک میلیارد تومان وام برای نیازهای بازسازی گرفت.

آقای آقازاده، [وزیر نفت] آمد. گزارش راه افتادن چند واحد در پتروشیمی اراک و بندر امام و نمونه‌های پی وی سی و لاستیک مصنوعی جدید را آورد و گزارش

 سفر به ترکمنستان و مشکل آقای نیازُف برای طرح لوله از طرف آمریکا و ترکیه و راه حل ارائه شده از طرف وزارت نفت و امضای قراردادها و نیز مذاکرات با شرکت‌های آمریکایی و فرانسوی، برای طرح نفتی و گازی در خلیج فارس و مناسب‌تر بودن پیشنهادهای آمریکایی‌ها و دربارة نحوه صدور نیز توضیحاتی داد.

امام جمعه، فرماندار، نماینده و جمعی از مسئولان و کشاورزان تربت‌حیدریه آمدند. برای شرکت در مراسم افتتاح چند طرح دعوت کردند و هدایایی آوردند؛ زعفران و پسته و انگور و فرش و برای امور عمرانی استمداد کردند.

[آقای سیدحسین موسویان]، سفیرمان در آلمان آمد. گزارش نتایج مذاکرات با شرکت‌های مهم آلمانی و گرفتن میلیاردها مارک اعتبار برای طرح‌های برنامه دوم را داد و برای هزینه‌های اضافی استمداد کرد و قرائنی بر جعل اسکناس ایران توسط دشمنان ارائه داد.

عصر در جلسه هیأت دولت، چند مصوبه داشتیم. برای افطار به خانه آمدم. بچه‌ها جمع بودند. شب آقای [حسین] مرعشی اطلاع داد که آقای [مصطفی] میرسلیم، با هواپیمایی تا ارتفاع سی و پنج هزارپا هم رفته است، ولی هلال [ماه شوال] را ندیده است.