خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
جمعه 9 دی 1373 26 رجب 1415 // 30 دسامبر 1994
دیشب والده و همشیره طیبه آمدند. دو سه ساعتی دیدار و صحبت داشتم؛ حالِ هر دو خوب است. مایلند به سفر عُمره بروند. قرار شد بررسی شود که حال والده برای این سفر، مناسب هست یا نه؟ اعضای خانواده اخوی محمد آمدند. شام نیمبندی داشتیم. امروز هم تا شب اینجا بودند. همشیره فاطمه را هم آوردیم. ظهر جمعی دیگر از بستگان هم بودند.
برای اقامه نماز جمعه به دانشگاه تهران رفتم. یک خطبه در خصوص کنترل قیمتها و تأسیس فروشگاههای زنجیرهای و دیگری در مورد مناسبتهای هفته ایراد کردم.[1]
فرصتی داشتم که از والده و همشیره احوالپرسی کامل نمایم. والده خیلی افتاده و پیر شدهاند و فشارخونشان بالاست. در میهمانیهای شلوغ به ایشان خوش نمیگذرد. به همان خانه بهرمان نوق و محیط خلوتش که قسمتی از کارهای خانه را خودشان انجام دهند، اُنس گرفتهاند. همشیره طیبه هم بعد از فوت شوهرش - محمد شریف- تنها شده، اما از زحمت فراوان مریضداری و تحمل کارهای خانه و مخارج شوهر مریض و بیکاری فراغت پیدا کرده و با والده بیشتر با هم هستند. وضع روستاییان بهتر شده، آب و برق و راه و مدرسه و بهداشت و نیازهای دیگر وجود دارد و وضع مردم خوب است.
با عفت، تلفنی در مدینه صحبت کردم. از وضع خودش راضی است و گفت هوای مدینه خوب است؛ باران هم میبارد و مساجد شلوغ است.
[1] - در بخشی از خطبه اول آمده است: «میبایست زالوصفتها و سوءاستفادهکنندگانی را که در میان چرخه تولید، توزیع و مصرف قرارگرفتهاند، حذف کرد تا تولید و توزیع هماهنگ شود. وضعیت تولید در گذشته، از نقاط مثبتی برخوردار بوده، اما امروزه با توجه به پیشرفت دنیای صنعتی و گردش کالا، باید شرایط و وضعیت تولید، متناسب با زمان حال باشد. در حال حاضر در امر تولید و تهیه کالا مشکلی نداریم و در این سیستم، باید روال تولید و توزیع کالاها طوری باشد که اطمینان تولیدکننده و مصرفکننده جلب شود و دلالان نتوانند با یک خبر کذب، قیمتها را بالا ببرند و بازار را متشنج کنند. بدون عدالت اجتماعی در امر توزیع، زنجیره عدالت در بحثهای اقتصادی و اجتماعی ناقص است. اگر بخواهیم جامعه اسلامی، منطبق بر قرآن و سنت پیغمبر باشد، میبایست مسأله میزان، قسط و عدالت در امر توزیع اموال را مورد توجه قرار داد.» رجوعکنید← کتاب «هاشمی رفسنجانی، خطبههای جمعه 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.