چهارشنبه 30 آذر 1373 17 رجب 1415// 21 دسامبر 1994
[آقای خالد محمود]، سفیر جدید پاکستان آمد. خیلی پُرحرف است و نطق خیلی طولانی هم داشت. [آقای خواجهاف ارکیننایت]، سفیر اُزبکستان آمد. اولین سفیر است و هنوز سفارتخانه ندارند؛ هر دو برای تقدیم استوارنامه آمدند و حرفها معمولی و تشریفاتی بود.
آقای [سیدمحمدباقر] حکیم، [رییس مجلساعلای انقلاباسلامی عراق] و برادرش سیدعبدالصاحب آمدند. خبر داد که به زودی، سفری به شمال عراق و سپس کویت و سپس لندن دارند و احتمالاً در آینده، معارضین عراق، دست به عملیات برای فشار روی دولت عراق بزنند و کمک خواست.
آقای فلاحیان، [وزیر اطلاعات] آمد. گزارش پرونده آقای کاشان، [معاون بانک مرکزی] را داد؛ چیز مهمی نداشت، قرار شد آزاد شود. آقای [محمد] فروزنده،
[احمد] وحید [دستجردی] و [محمدحسن] تولایی آمدند گزارش قرارها با اوکراین برای ساخت هواپیما و موشک و... را دادند. گفتند اوکراین، آماده هر نوع همکاری جز در مورد اسلحه اتمی است که ما هم اسلحه اتمی نخواستهایم و نیز گزارش قرارهای فروش سلاح و تعمیر تجهیزات با لیبی را دادند و مراتب قدردانی آقای قذافی، [رهبر لیبی] از من، در خصوص پذیرایی از خانوادهاش را گفتند.
آقایان [مسیح] مهاجری و [جواد] اژهای آمدند. تقاضا داشتند که برای آقای بهشتی، با برنامه صبحجمعه مصاحبه کنم. در مورد مرجعیت صحبت کردند و علت عدم اظهارنظر من را پرسیدند که گفتم، به خاطر عدمرضایت آقای خامنهای برای مرجعیت است. از نحوه تبلیغات برای مرجعیت آیتالله خامنهای انتقاد داشتند که با صحبت آقای خامنهای، رفع مضرات شد.
عصر هیأت دولت جلسه داشت. لایحه اصلاح قانون وزارت اطلاعات تصویب شد؛ منجمله شرط روحانی و مجتهد بودن را حذف کردیم. به خاطر شب یلدا، هندوانه خریده بودند.