خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

  • شنبه ۲۶ آذر ۱۳۷۳

شنبه 26 آذر 1373 //13 رجب 1415 // 17 دسامبر 1994

 

پیش از ظهر به مانِژ اسب‌سواری[1] رفتیم. برای اولین بار، مقداری اسب‌سواری کردم. ابتدا چهار نعل دواندم. توصیه این بود که در دفعات اول، از یورتمه استفاده شود؛ چون از سابقه الاغ‌سواری زیاد در دوران کودکی برخوردار بودم، مشکل حفظ تعادل در حال سواری را نداشتم؛ شیرین و دلپذیر و ورزش خوبی است.

دکتر میلانیان هم آمده بود و توصیه داشت، هفته‌ای یکی دو بار بروم. خیلی عرق کردم. عضلات بدن خسته و کوفته شد. مدیر مانژ، سرهنگ بازنشسته کرمانی، به نام آقای افاضاتیان، راهنمایی کرد و در مورد اهمیت پرورش اسب و اصالت اسب ایرانی و اینکه اسب اصیل ایرانی به نام اسب عربی شهرت یافته، مطالبی گفت و برای احیای پرورش اسب در ایران و استفاده از این سرمایه ملی و بومی، حمایت خواست.

به نخلستان سابق کیش رفتیم و محل پلاژ زنان در جنوب جزیره را دیدیم. آقای [مرتضی] الویری، [رییس شورای عالی مناطق آزاد]، در مسیر و در پاویون، مشکلات و نیازهای مناطق آزاد را گفت: ضرورت همکاری بیشتر بانک‌ها و گمرک، عدم سماجت وزارت اطلاعات، برای اجرای قانون حراست، اصلاح آیین‌نامه مناطق حراست‌شده، اجازه استقرار سیتی بانک در کیش و رسیدگی به اختلاف هیأت‌مدیره و مدیرعامل منطقه آزاد چابهار.

عصر، محسن [هاشمی، رییس‌دفتر بازرسی‌ویژه رییس‌جمهور] آمد. در مورد مشکل خودمحوری آقای ابراهیمی در متروی تهران و عدم‌پذیرش ضوابط مجمع عمومی و متفرق‌کاری او گفت. قرار شد در جلسه مجمع عمومی، در حضور من مطرح شود.

گفتم به هر یک از پاسدارانمان، به مناسبت میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی (ع) دوهزار تومان عیدی داده شود. مقداری وقت را صرف اصلاح زندگی‌نامه‌ام کردم؛ محسن پیگیری می‌کند. ساعت هشت و نیم شب به خانه رسیدیم.

 

 

[1] - مانِژ، کلمه فرانسوی است، به معنی محوطه مخصوص تعلیم اسبان و سواران.