خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
شنبه 21 آبان 1373 8 جمادیالثانی 1415// 12 نوامبر 1994
برای صبحانه امروز، آقاجلال کلهپاچه تهیه کرده بود. دیروز هم حلیم آورده بود. اولوقت، برای افتتاح موزه جنگ رفتیم. این موزه در محل نمایشگاه عمومی که در زمان جنگ بمباران شده و هفتاد نفر در آن شهید شدهاند، ساخته شده است. آقای [مهدی] چمران، [رییس بنیاد حفظ و نشر آثار و ارزشهای دفاع مقدس] تهیه کرده و طرحهای زیادی برای جاهای دیگر دارد؛ شروع کار است و کاملتر خواهد شد. مصاحبهای انجام دادم.[1]
به قرارگاه نجف رفتیم. در مراسم صبحگاه مشترک نیروهای مسلح شرکت کردم. سان و مراسم صبحگاه و صحبت کوتاه من در قدردانی و تشویق انجام شد.[2] از آنجا به نیروگاه بیستون برای افتتاح رفتیم. دو واحد 320 مگاواتی داردکه هر دو شروع به کار کردهاند. بعد از استماع گزارش و بازدید، برای حضار صحبت کردم[3] و از کارهای خوب وزارت نیرو و برق و آب قدردانی نمودم. به احساسات مردمی که بیرون نیروگاه جمع شده بودند، پاسخ دادم.
به سوی شهر صحنه پرواز کردیم. در اجتماع عظیم و شادابشان شرکت نمودیم. خیرمقدم فرماندار و نماینده و سرود و سخنرانی من انجام گرفت.[4] بهرهبرداری از لولههای گازرسانی شهر آغاز شد؛ آقای میرزاده هم بود. مردم خیلی راضیاند.
از آنجا به کنگاور رفتیم. اجتماعشان بسیار باشکوه بود، ولی شادابی دیگران را نداشتند. امامجمعه و نماینده و فرماندار خیرمقدم گفتند و سرودی اجرا شد. امامجمعه تأکید زیادی بر توجه بیشتر دولت به امور فرهنگی داشت. من هم در صحبتهای خود از دستاوردهای فراوان فرهنگی انقلاب اسلامی گفتم و از خانواده [حاج آقا بزرگ محمدی] عراقی تجلیل کردم.[5]
از آنجا به منطقه صنعتی هرسین پرواز کردیم. چند کارخانه در حال ساخت است که منتظر افتتاح آل سی برای تأمین ماشینآلات تولید چادر مشکی و کاغذ و ... هستند. از مزرعه نمونه کشت صنوبر برای کاغذ بازدید کردیم که رشد مطلوبی دارد. به احساسات گرم روستاییان اطراف که جمع شده بودند، جواب دادم.[6]
تقاضای شدیدی برای شهرستان شدن دارند؛ خیلی گرم و پُرشورند. وعده دادم که پیگیری شود؛ مشکل قانونی دارد.
به خاطر عقب بودن از برنامه، بازدید را کوتاه کردیم و به شهر سُنقرکلیایی رفتیم. اجتماع بسیار عظیمی داشتند. مطابق معمول، شعار و سرود و خیرمقدمها مطرح شد و صحبتهای دلگرمکننده من که جمعبندی ناقصی از برداشتهای سفرم و تشویق سُنقریها بود.[7] اوایل انقلاب هم به اینجا سفر کرده بودم. وعده گاز و راه دادم.
نزدیک غروب مراجعتکردیم. سانست [=غروب] شده بود و هلیکوپترها مشکل داشتند. نزدیک فرودگاه کرمانشاه، در کارخانه تولید چینی کرد پیاده شدیم. نماز خواندیم و بعد از استماع گزارش مدیر صنایع استان و مدیر کارخانه که شش هزار تن تولید دارد و خیلی مدرن است، از آزمایشگاه و خطوط تولید بازدید کردیم. گفتند به خاطر مرغوبیت، محصولات به اروپا و جاهای دیگر صادر میشود. تسهیلات بیشتر برای توسعه خواستند.
با ماشین به فرودگاه رفتیم. نیروهای انتظامی و سپاه و بسیج و اطلاعات جمع بودند. از زحماتشان تقدیر کردم و با بدرقه رسمی، کرمانشاه را ترک کردیم. به خاطر خستگی، مصاحبهپایانی سفر را به فردا در تهران موکولکردم. ساعت هشتونیم شب به تهران رسیدیم. فاطی و فائزه در سفر امارات و پاکستان هستند و بعضی بچهها در خانه جمع بودند.
[1] - در بخشی از این مصاحبه آمده است: «امیدوارم از اینگونه موزهها در همهجای کشور به تناسب حوادث جنگ ثبت بشود و شما هم برای غنیترشدن آن موزهها، با دادن نکات ظریف دوران دفاعتان کمک بکنید. شاید در همه تاریخ ایران، برای نیروهای (مسلح ما چنین قطعه باارزشی وجود نداشته باشد. همه شیاطین پشتسرهم صف کشیده بودند که قدرت ایران را و قدرت نیروهای مسلح ایران را به زانو درآورند و بالاخره شما آنها را زمینگیر کردید و هم در میدان نبرد و هم در میدان سیاست و اثبات حقانیت خودتان، موفقیتهای چشمگیری را در تاریخ ثبت نمودید.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «در طول تاریخ کشور ما، دوران دفاع مقدس، یک دوره فراموش نشدنی است و باید یاد و خاطره آن برای نسلهای آینده حفظ شود. امنیت و آرامشی که امروز به وسیله شما در منطقه غرب کشور برقرار شده است، به مسئولان اجازه میدهد که کار بازسازی و توسعه اقتصادی منطقه غرب را با سرعت بالاتری دنبال کنند و حضور نیروهای مسلح در سازندگی، یک افتخار بزرگ به شمار میرود.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «برای ما توفیق خوبی شد که در این مرکز تاریخی، نظامی و دفاعی لحظاتی را در خدمت عزیزان نیروهای مسلح، همراهان و همسنگران دوران دفاع مقدس باشیم. خاطرات فراموش نشدنی از همین منطقه داریم. روزهای زیادی در خدمت شما بزرگواران مجاهد در همین قرارگاه، برای مواجهه با تجاوزات ناجوانمردانه بعثیان عراق به سر بردیم و چه خوب شما ابتکار کردید که مراسم دیدار و صبحگاه خودتان را اینجا قرار دارید. مردم ما قدر نیروهای مسلحشان را بعد از آن دفاع حماسه انگیز دوران هشت ساله، خوب میشناسند و امیدوارم این قدرشناسی در نسلهای بعد هم باقی بماند. نیروهای مسلح، ارتش، سپاه، نیروهای انتظامی و بسیج در نظر مردم بسیار ارزشمند و بزرگوارند. مردم ما فراموش نمیکنند که شما با پایمردیها و جوانمردیهایتان چه خطر عظیمی را از این کشور امام زمان (عج) و انقلاب اسلامی دور کردید و این افتخاری که شما در تاریخ ایران ما ثبت کردید، افتخار جاویدی است که نسلهای آینده به صورت حماسه تاریخی حفظ خواهند کرد و انشاءالله هنرمندان این مرز و بوم، گوشههای پرعظمت این دوران شکوهمند را با هنرشان برای نسلهای بعد، به صور مختلف حفظ خواهند نمود.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «با این صحنه روشن میشود که مردم صحنه در صحنه هستند و همان روحیات دوران انقلاب و دوران دفاع مقدس را ما در شما مردم، جوانان پرشور و انقلابیتان مشاهده میکنیم. من با همه وجود از شما عزیزان (این خطه، تشکر میکنم. قدردانی ما از این همه محبت و لطف و عنایت، کار بهتر و رسیدگی بیشتر به زندگی و شرایط شماست. چیزی که برای من در این صحنه تبلور میکند، اتحاد شماست. اتحاد برادران مسلمانمان از شیعه و اهل حق که همگی زیر پرچم اسلام دست به دست هم دادهاید. این اتحاد سرمایه بسیار خوبی است و امیدوارم روز به روز عمیقتر و مستحکمتر بشود. شما در سایه برادری و برابری میتوانید این منطقه خوبتان را با این همه نعمتی که خداوند به شما داده، تبدیل به یک منطقه فوقالعاده پیشرفته و دارای همه امکانات بنمایید.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[5] - آقای هاشمی گفت: «در این شهر خانواده روحانی شریفی از گذشتههای دور زندگی میکرده و تحت تأثیر این خانواده بزرگوار، مردم این شهرستان از برکات معارف اسلامی و روحیات دینی برخوردار بودهاند و بنده با چند نفر از اعضای این خانواده، دوستی و آشنایی و مراودت داشتم که از طریق آنها با کنگاور آشنا شدم و خانواده بزرگوار عراقی و «حاج آقا بزرگ»، نقش مهمی در دستاوردهای فرهنگی و دینی شهرستان کنگاور داشتند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.
[6] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ما با مردم انقلابی و مجاهد هرسین در جبههها آشنا شدیم. آن روزی که تنور جنگ گرم بود، حضور بچههای هرسینی در میدان جنگ مورد توجه فرماندهان لشکرشان بود و من مایل بودم که جایی دسته جمعی، نیروهای بسیجی هرسینی را زیارت کنم و از آنها تشکر کنم. این زمینه پیش نیامد تا امروز که در میان شما هستیم و خیال میکردم که هرسینیها را آنجا خوب شناختم، ولی با دیدن این اجتماع عظیم، این احساسات شورانگیز و این نظم و انضباطی که در اجتماع بسیار شکوهمند شما وجود دارد، نشان داد که ما هنوز، خوب هرسینیها را نشناخته بودیم. من اولین جملهای که موقع ورود از شما شنیدم، تقاضای هدیه شهرستان شدن هرسین است.»
[7] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «حرکت بازسازی بسیار افتخارآمیز و تحسینبرانگیز است. هیچکس تصور نمیکرد که در ظرف مدت کوتاهی، این چنین خرابیهای جنگ جبران بشود و شهرهای جدیدی دوباره از نو ساخته شود و بهتر از گذشته، مردم در صحنه زندگی حضور پیدا بکنند که باید تشکر کرد از کسانی که این زحمتها را کشیدند و تشکر کرد از مردمی که صبورانه مقاومت و صبر کردند، این فرصت بازسازی را به ما دادند. بخش دیگری که برای من جالب بود، مسأله کشاورزی بود، از دو جهت؛ اولاً آب و هوای استان و فراوانی نعمت خدا که قدردانی کنید. در کمتر استانی این همه آب و زمین خوب و هوای خوب و تنوع هوا از گرمسیری تا سردسیری وجود دارد. در اینجا همه چیز میشود داشت. هر گوشهای از این خاک ثروت است. کوهها با جنگل، دشتها با محصولات مختلف و رودخانههای فراوان و در قسمتهایی از اینجا معادن قابل توجه است. نقطه منفیاش این است که هنوز قسمت زیادی از اراضی شما دیمی است که ما باید تلاش کنیم، دولت باید کمک کند، شما باید همت کنید، این اراضی دیمی را حتیالامکان به آبی تبدیل کنید. چون محصول یک هکتار آبی، پنج برابر محصول دیم است، به علاوه در خیلی جاها میشود دو بار محصول برداشت کرد.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.