خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»

  • پنجشنبه ۱۴ مهر ۱۳۷۳

پنج‌شنبه 14 مهر 1373 29 ربیعالثانی 1415//6 اکتبر 1994

 

در گزارشها آرامش در جمهوری آذربایجان به نفع دولت، به چشم میخورد. تا ساعت نُه و نیم صبح گزارشها را خواندم و کارها را انجام دادم. موج شدیدی در ارتباط با گرانی، در افکار عمومی دیده میشود؛ تصمیم گرفتم که دست به اقدام جدی بزنیم. آیت‌الله خامنهای هم به همین نتیجه رسیدهاند. مزاج جامعه و مسئولان، برای سختگیری نسبت به گران‌فروشان آماده شده است.

آقای [سیدعبدالله] نوری، رهبر نهضت اسلامی تاجیکستان، همراه با آقای [مصطفی] پورمحمدی و کارشناسان مربوطه آمد. توضیحاتی دربارة وضع تاجیکستان و تاجیکها در افغانستان و شیوه و هدف مبارزه و تاکتیک‌ها داد. گفت حدود پنجاه هزار آواره در افغانستان دارند که یک سوم آنها در اردوگاهها به کمک‌های سازمان ملل وابستهاند. یک سوم، خودشان کار میکنند و یک سوم هم به کمک دولتها و سازمان‌ها و افراد اسلامی، عرب و ایرانی امرار معاش میکنند. خودش در استان بدخشان است و روابط اصلی‌اش با [برهان‌الدین] ربانی و به‌خصوص احمدشاه مسعود است و با [گلبدین] حکمتیار و [عبدالرشید] دوستم هم بد نیست. با نظامیان روسی که در مرز تاجیکستان و افغانستان هستند، روابط خوبی دارند و درگیر نمیشوند. سربازان روسی مایل به درگیری نیستند و معمولاً فرمان فرماندهان را اجرا نمیکنند؛ با حاکمان فعلی تاجیکستان، تفاهم کرده‌اند که مانع روی کار آمدن باندهای شمالی تابع روسیه بشوند و به همین جهت با انتخابات پیشنهادی موافق نیستند، چون میدانند شمالیها پیروز می‌شوند و می‌خواهد، فعلاً دولت موقت اسلامی سرکار بیاید. از کمکهای ایران ممنون‌اند، گرچه زیاد نیست.

گروهی از استادان دانشکده حقوق و علوم سیاسی [دانشگاه تهران] آمدند. از اعمال نفوذ دفاتر نمایندگی رهبری و خشک‌کردن محیط دانشگاهها شکایت دارند. آقای [محمدرضا] تخشید، داماد آقای [محمد] یزدی، [رییس قوه قضاییه] و دو نفر از همکارانش بودند که آقای یزدی برایشان وقت گرفتهاند.

آقای [محمدشریف] مهدوی [شاهرودی]، سفیر جدیدمان در آفریقای جنوبی، برای خداحافظی و کسب نظر آمد و از زمینه وسیع همکاری اقتصادی ایران و آفریقای جنوبی، مثل مبادله نفت و کالا و خدمات گفت. برای سفرم به آنجا برنامه خواست و تأکید من را برای همکاری دستگاهها، برای حضور بیشتر در آنجا طلبید.

تا ساعت چهار بعد از ظهر، کارها انجام شد. به خانه آمدم. خانم [صدیقه] اشراقی، دختر امام آمد.