خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
سهشنبه 22 شهریور 1373 6 ربیعالثانی 1415// 13 سپتامبر 1994
از خانه به مجتمع امام خمینی (ره) رفتیم. در اجلاس ائمهجمعه شرکت کردم. قبلاً اعضای
شورا استقبال کردند و توضیح دادند. سپس در جمع آنها صحبت مشروحی کردم؛ وضع و موقعیت انقلاب و ایران در جهان را توضیح دادم؛[1] مشکلاتی که از ناحیه تکیه بر اسلام و درمانها به جان میخریم و موقعیت جغرافیایی مهم کشورمان و هزینه سنگینی را که از رهگذر مخالفت با سازش فلسطین میپردازیم، توضیح دادم و خواستم که ائمه جمعه، بیشتر مطالعه کنند و به واقعیات کشور و برنامهها و ابعاد سازندگی و اصلاحها آشنا شوند که دچار سادهنگری و شعار نشوند و ضرر شعارهای بیموقع و دید حکومتی را در مقابل دید فردی و مقطعی توضیح دادم.
به دفترم رفتم. آقای میرسلیم برای دستور شورای عالی انقلاب فرهنگی آمد و نظرم را دربارة الحاق سازمان و دفتر تبلیغات به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی خواست. آقای [مهدی] کرباسیان، [رییس سازمان تأمین اجتماعی] آمد. گزارش عملکرد تأمین اجتماعی در سرمایهگذاری و بالا بردن دریافتی مستمریبگیران، بیشتر از تورم را توضیح داد.
آقای غیوری آمد. بیانیهای از آقای منتظری را آورد که اخیراً به صورت شبنامه منتشر شده است و در آن به دادگاه ویژه روحانیت و آیتالله خامنهای، حمله و اهانت شده و از ایشان نقل کرد که ایشان منتشر نکرده و نمیداند که چه کسی کرده است.
آقای دکتر [موسی] زرگر، برای تشکر از کمکهای من برای احیای بیمارستان سینا آمد و رساله دکترای یک پزشک را که به خاطر این کمک به من هدیه کرده است، آورد. رساله، دربارة تلفات حوادث است.
عصر شورای عالی اداری جلسه، با مصوبهای در مورد توسعه قلمروی اقدامات گروه سهنفره عمران چابهار داشت. آقای [محمد] غرضی، [وزیر پُست و تلگراف و تلقن] از مجلسیان شکایت آورد، به خاطر فشاری که در خصوص گران شدن پالس تلفن آوردهاند.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اگر ما تنها مسأله کشورداری را داشتیم، بهنظر من مشکلی پیش نمیآمد. برای اینکه کشور ما غنی است و با امکاناتی که داریم، مقدار زیادی از کارهای زیربنایی انجام شده و میشود. با وحدتی که هست، روحانیتی که داریم، نیروهای حزباللهی که داریم و رهبری حکیمی که داریم، کشورمان را اداره میکنیم؛ اما اگر بخواهیم از انقلابمان و از آرمانهایمان و از اهدافی که داشتیم و داریم پاسداری کنیم، کارمان هم دشوار و هم آسان میشود؛ دشوار میشود، برای اینکه دشمنان زیادی را برای ما در دنیا و احیاناً در داخل ایجاد میکند. آسان میشود، برای اینکه آن موتوری که این انقلاب را حرکت داد و پیروز کرد، همین معارف عالی اسلامی و روح ایمان و تقوا و ایثار دینی و آرمانهاست. اینها هم میتوانند با کشورداری همراه باشند و هم میتوانند نباشند. ما دومی را انتخاب کردیم که این یک دشواریهای جدی برای ما به همراه دارد. اگر دومی نبود ما میتوانستیم امتیازهای مادی زیادی داشته باشیم. مثلاً اگر ایران در مسائل جهانی بیتفاوت بود، شرایط جهانی و منطقهای دیکته میکرد که بهایران امتیاز زیادی بدهند. شما همین مسأله فلسطین را در نظر بگیرید. قبل از انقلاب، ایران تحت حاکمیت خانواده پهلوی، از مسأله فلسطین بسیار سود مادی میبرد؛ چرا که اعراب در مقابل اسراییل بودند و استکبار میخواست ایران را بهعنوان یک کشور مسلمان، در کنار اسراییل نگه دارد تا بتواند زهر مخالفت اعراب را بگیرد؛ بنابراین هر امتیازی را بهایران میدادند که در کنار اعراب مجاهد و مبارز نباشد. حالا درست معکوس شده است. عربها با اسراییل ساختهاند و بار مهم سیاسی مبارزه با صهیونیسم و اسراییل بر دوش ایران است. همه فشارهایی که آن موقع روی دوش چند کشور عرب تقسیم میشد، امروز بهایران وارد میشود. با توجه بهاین مسأله، مسئولیت شما آقایان ائمهجمعه به عنوان مسئولین پایگاههای اصلی فرهنگی و سیاسی کشور، خیلی سنگین است. امروز چشم امید امت اسلامی به ماست.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1373، دفتر نشر معارف انقلاب، 1395.