خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1373 / کتاب «صبر و پیروزی»
پنجشنبه 3 شهریور 1373 //16 ربیعالاول 1415// 25 آگوست 1994
[آقای پرانابامو کرجی]، وزیر تجارت خارجی هند آمد. مذاکره بیشتر در مورد مشترکات تاریخی و فرهنگی و توسعه همکاریها و سفر من به هند بود. توصیه به خوشرفتاری با مسلمانان کردم.
آقای [احمد] مسجدجامعی از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آمد. روایات شیعه را در کامپیوتر دستهبندی کردهاند؛ هر موضوعی، در هر مضمونی را که بخواهی تلفنی میتوان گرفت. برای نمونه روایات ذمه اهل کتاب را خواستم، روی صفحه کامپیوتر آمد. اشکالش این است که اگر دشمنان بخواهند، نقاط ضعف ما را بگیرند، میتوانند اسناد کافی به دست آورند. مثلاً روایات تحریف قرآن یا روایاتی که به بعضی از بزرگان اهل سنت بد میگوید و نظایر آن. گفتم فکری برای این عیب کار بکنند؛ چون محققان قبول دارند که بسیاری از آنها اسراییلیات است که برای ایجاد تفرقه، جعل شده است.
مجمع تشخیص مصلحت جلسه داشت. دو تفسیر در مورد قانون اطلاعات و اراضی موقوفه داشتیم. عصر به خانه آمدم. محسن آمد. دربارة مسائل خانوادگی و کارهای قم و رفسنجان صحبت کردیم و بدهیها را گفت. مبالغی مقروض شدهایم؛ به خاطر هزینههای املاک نوق و جلگه و قم و خرید زمین برای خانه دستهجمعی خانوادگی. اهمیت طرح احداث خط لوله گاز ترکمنستان را برایش گفتم.
فائزه آمد. برای سفر به فرانسه خداحافظی کرد. بچههایش نیز آبلهمرغان گرفتهاند. برای مراسم ازدواج جانبازان رفت. آخر شب، آقای [سیدکمال] خرازی، [نماینده دائم ایران در سازمان ملل] از آمریکا تلفن کرد و گفت [آقای پترس غالی]، دبیرکل سازمان ملل به منطقه میآید؛ خوب است به او پیشنهاد شود که به ایران هم بیاید. قبول کردم.
تا دیروقت نشستم و متن مذاکرات مهدی و موسویان در عربستان سعودی، با ملکفهد و ولیعهد و نایف را خواندم؛ جالب است.