جمعه ۱۷ تیر ۱۳۷۳ //۲۸ محرم ۱۴۱۵ // ۸ جولای ۱۹۹۴
ساعت ۴ بامداد، با زنگ ساعت بیدار شدم. عفت نمازش را خواند و برای سفر جهت ادامه معالجه، عازم فرودگاه شد. فاطی و سعید و بچههایش هم همراه او هستند. بعد از ظهر از سوییس، تلفنی اطلاع داد که به راحتی و سلامتی رسیدهاند.
پیش از ظهر کارها را انجام دادم. ظهر فائزه و قدسی، ناهار اینجا بودند. عصر بیشتر وقت به مطالعه و استراحت و شنا گذشت. با آقای فلاحیان، [وزیر اطلاعات]، در مورد مسائل نجفآباد صحبت کردم. صبح هم آقای خلخالی از قم، تلفنی تقاضا کرد که برای حل مشکل دخالت کنم.