خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372/ کتاب «صلابت سازندگی»
پنجشنبه 20 خرداد 1372 | 19 ذیحجه 1413 10 ژوئن 1993
آقای [احمد] جنتی، [دبیر شورای نگهبان]، به عنوان عید غدیر آمد و گزارشی از مذاکرات با رهبری بر سر کیفیت عمل کمیسیون اصل 111 قانون اساسی داد و اظهار رضایت نمود. برای ستاد امر به معروف کمک خواست؛ گفتم به شرط اینکه کار براساس امر به معروف اسلامی و دور از افراط و تفریط باشد و توجه باشد که این حکم اسلام برای همه افراد مسلمان است و باید اساس کار این باشد که به مردم تعلیم دهیم تا بیتفاوت نباشند و برای ارشاد دیگران احساس تکلیف کنند و نیاز به دستورالعمل روشن و اسلامی است.
آقای دکتر عادلی، [رئیس کل بانک مرکزی] آمد. گزارشی از عملکرد ارزی و ریالی و وضع بدهیهای معوق داد و نسبت به زمانبندی تعهدات در گذشته و نیز کم توجهی به تأمین به موقع کالاهای اساسی و تأمین نقدینگی مؤسسات تولیدی براساس تک نرخی شدن ارز انتقاد نمود.
آقای دکتر [محمدرضا] محمدی، رییس سازمان بهزیستی آمد. طرح توزیع اوراق تبلیغی برای پیشگیری از معلولیت و تعیین جوایز برای این اوراق و گرفتن پول از مردم برای هر کارت جهت شرکت در قرعهکشی را ارائه داد.[1] شورای عالی ورزش جلسه داشت. اولین جلسه در زمان من است. تصمیماتی دربارة اصلاح شورا و هماهنگی با سازمانهای دیگر گرفتیم.
عصر پس از استفاده از استخر و انجام کارها به خانه آمدم. با [آقای عبدالله نوری]، وزیر کشور، برای راهحل شرکت در انتخابات کسانی که شناسنامه خود را برای تعویض به ثبت احوال دادهاند، تلفنی صحبت کردم.
شب مهدی آمد. از حج گفت و اذیتهای مأموران سعودی نسبت به خودش. از مدینه تا مکه او را اسکورت کردهاند. در ورودی مکه اسکورت برگشته و مأموران مکه مدتی معطلاش کردهاند. وقتی که برای اطلاع دادن به ستاد حج به سراغ تلفن عمومی رفته، بر سرش ریختهاند و با مشت و لگد و باتوم کتک زدهاند. سپس مأموران بالاتر آمده و عذرخواهی کردهاند و پاسپورتش را برگرداندهاند. افرادی از سطوح بالای دولت، در بیمارستان از او عیادت کرده و عذرخواستهاند و مدعی شدهاند که مأموران نشناخته و خیال کردهاند فرار کرده است؛ ولی قابل باور نیست. با برنامه بوده است. حداقل از طرف وزارت کشور سعودی که با ایران دشمن است. سفارت هم بد عمل کرده است.
[1]- بلیت ارمغان بهزیستی یا هدیه ارمغان سبز، نوعی بختآزمایی بود که توسط سازمان بهزیستی برای کمک به معلولان منتشر میشد. کارتهای ارمغان بهزیستی را در دکههای روزنامه فروشی عرضه میکردند و خریداران وسیعی داشت. کسانی که این کارت را میخریدند، با پرداخت مبلغی اندک (کمتر از هزار تومان)، در قرعهکشی جایزه بزرگ آن شرکت میکردند. سرمایهگذار این کارتها شرکت «ارمغان بهزیست» وابسته به سازمان بهزیستی بود. بعداز هر مرحله فروش ارمغان بهزیستی، شماره کارتهای برنده از طریق تلویزیون و روزنامهها اعلام میشد. جایزه ویژه این کارتها 25 میلیون تومان بود. در آن زمان که نرخ سکه حدود 50 هزار تومان بود، فرد برنده صاحب 500 سکه بهار آزادی میشد. بر بالای کارتهای ارمغان بهزیستی، شعر «پس اکنون بگیرید سبقت ز غیر، در اعمال نیکو و کردار خیر» بر اساس معنای آیه 48 سوره مائده نقش بسته بود.