خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1372؛ کتاب صلابت سازندگی
شنبه 1 خرداد 1372 |29 ذیقعده 1413 22 می 1993
صبحانه را با مهدی و فرشته که به خاطر من شب را اینجا مانده بودند، خوردیم. درمسیر دفتر، به نمایشگاه گل و گیاه رفتیم؛ جالب و متنوع و نشاطانگیز است. کادر مرکزی بنیاد حفظ آثار دفاع مقدس به مناسبت [سوم خرداد]، سالگرد فتح خرمشهر آمدند. مهندس [مهدی] چمران گزارشی داد و من تشویقشان کردم. قرار بود سوم خرداد به خرمشهر و آبادان بروم که منصرف شدم، لذا حرفهای لازم را در این ملاقات مطرح کردم.[1] افتتاح فاز سوم پالایشگاه آبادان هم بود که قرار شد به ملاحظه سهمیه اوپک اعلان نشود.
جمعی از نمایندگان جناح تندرو مجلس آمدند. ضمن اظهار وفاداری گفتند برای جلوگیری از فشار جناح مقابل در تشکیل کابینه جدید، بنا دارند به طور فعال در انتخابات ابراز وجود کنند. خواستار رابطه منظم و بیشتر با من شدند.
دکتر [موسی] زرگر و دکتر [عباس] شیبانی آمدند. ضمن تشکر از من به خاطر کمک به توسعه بیمارستان سینا، خواستار ادامه حمایت تا تکمیل دستور سال گذشته شدند. وزارت آموزش و پرورش در مورد تحویل ساختمانها تعلل میکند.
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیس جمهور] آمد. گزارش مرکز سنجش افکار عمومی نهاد [ریاست جمهوری] را در مورد انتخابات آورده بود که خوب است؛ شبیه وضع انتخاباتهای گذشته است.
عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. علاوه بر مسائل جاری، موضوع نحوه رابطه با غرب در دستور بود که ناتمام ماند. با احداث نیروگاه هستهای در دارخوین مخالفت شد.
قرار است چینیها اجرا کنند. توصیه شد دنبال جای مناسب در مناطق مرکز و جنوب شرقی باشند. اسم جازموریان، دریاچه بختگان و میناب برده شد.
شب در دفترم ماندم و تا ساعت یازده شب به کار و مطالعه پرداختم. دکتر عادلی، [رئیس کل بانک مرکزی]، اطلاع داد که از فشارهای تقاضا در ارز بازار آزاد کاسته شده است و میتوانیم در جهت تنزل قیمت ارز حرکت کنیم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «نیروهای مسلح روز سوم خرداد، کار عظیمی را انجام دادند. مردم هم از این کاری که نیروهای مسلح کردند، خیلی خوب استقبال کردند. آن موج شادی و نشاط و شوری که برای آزادی خرمشهر مردم را گرفته بود، با هیچ چیز دیگری قابل مقایسه نیست، اصلاً توصیف آن برای آدم مقدور نیست. نکتهای که از لحاظ تاریخی قابل توجه است، برخوردهایی است که بعد از آن با ایران شد. تا آن قطعه تاریخ، دنیا قدرت ایران را درست شناخته نشده بود و در هر پیروزی هم که بهدست آورده بودیم، هنوز تردید داشتند و به نحوی آن را توجیه کرده بودند. در آزادی خرمشهر، چون دیگر نمیشد توجیه کنند، شرایط را عوض کردند و آنها رفتند و برای کارهای درازمدتتر برنامهریزی کردند. این از دید ما پنهان نیست و مردم کم و بیش میدانند. تاریخ جنگ، از این جهت هم قابل بررسی است که بههر حال باید اسناد را جمع کنیم.» رجوعکنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.