خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1372؛ کتاب صلابت سازندگی
سهشنبه 28 اردیبهشت 1372 | 25 ذیقعده 1413 18 می 1993
بعد از نماز به خاطر درد و کسالت، کمی استراحت و مقداری کار کردم. آقایان [سید منصور] رضوی، [دبیرکل امور اداری و استخدامی کشور] و [محمدجعفر] اکرام جعفری، [رئیس سازمان مدیریت دولتی] آمدند. پیشنهادهایی برای اصلاحات اداری داشتند؛ حرف تازهای نبود.
آقای [جواد] اژهای، [نماینده رهبری در امور دانشجویان خارج از کشور و رییس سازمان استعدادهای درخشان و داماد شهید بهشتی] آمد. مقداری از وضع دانشجویان ایرانی خارج از کشور و مدارس تیزهوشان و از ساخت مقبره شهدای هفت تیر گزارش داد و برای آن کمک گرفت. از مشکلاتی که برای بعضی از ایرانیان به خاطر مسأله کشتهشدن سران اشرار کردستان در [رستوران میکونوس] برلین پیش آمده گفت.
آقای [زینالعابدین] قربانی، امام جمعه لاهیجان آمد. خیلی از سیاست دولت در تقویت کسب و صنعت چای اظهار رضایت کرد و تقاضای تخفیف قیمت کود و سم را داشت. برای برگزاری کنگره لاهیجی[1] کمک خواست. به خاطر کسالت، ملاقات دکتر حبیبی را لغو کردم.
فاطی برای خداحافظی آمد. میخواهد همراه دکتر ولایتی به مکه برود. دکتر ولایتی، تلفنی گزارشی از سفر اسپانیا داد و دربارة سفر به کشورهای جنوب خلیج فارس مشورت کرد. عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. خط مشیهای آموزشی و فرهنگی را تصویب کردیم. شب را در دفترم ماندم.
[1] - عبدالرزاق بنعلی بنحسین فیاضلاهیجی (۱۰۷۲ ق)، مشهور به «فیاضلاهیجی» از فیلسوفان و متلکمان برجستهٔ شیعهاست. او در لاهیجان متولد شد. وی داماد و یکی از شاگردان ممتاز ملاصدرای شیرازی بودهاست. ملامحسن فیض کاشانی، داماد ملاصدرا، همدرس او در قم بودهاست. او در سال ۱۰۷۲ قمری در قم درگذشت و در قبرستان شیخان به خاک سپرده شد.