سهشنبه 14 اردیبهشت 1372 | 11 ذیقعده 1413 4 می 1993
ساعت هشت و نیم در دفترم بودم. ساعت ده صبح، [آقای محمد نجیب بن تون رازاک]، وزیر دفاع مالزی آمد. پیشنهاد خرید مقداری تسلیحات داد. به اصفهان رفته و مجذوب آن شهر شده و پیشنهاد خواهرخواندگی اصفهان و کوالالامپور را داشت. صحبت از ساخت هواپیمای مشترک با همکاری پاکستان و اندونزی کرد. [آقای نوینمان کام]، وزیر امورخارجه ویتنام آمد. صحبت از توسعه روابط بود و اعتبار ارزی میخواهند. من صحبت از توسعه همکاری و مبادلات کردم.
آقای [محمدعلی] شرعی، [نماینده قم و رئیس کمیسیون اصل نود]، برای توجیه اقدامات کمیسیون اصل نود در مورد جزیره قشم آمد؛ اظهار عدم رضایت کردم و گفتم بدون سروصدا بهتر میتوانستند نتیجه بگیرند. اعضای انجمن حمایت از بیماران تالاسمی آمدند. گزارش کار دادند و از توجه من و عفت و فاطی به آنها تشکر کردند و برای پیشگیری و بیمه و هزینه درمان و... کمک بیشتر خواستند؛ وعده کمک دادم. ریاست این انجمن با [دکتر مینا ایزدیار]، همسر آقای [پرویز] ملکپور، نماینده سابق زرتشتیها در مجلس است.
آقای آقازاده، [وزیر نفت]، تلفنی اطلاع داد که دو واحد دیگر از پالایشگاه آبادان راهاندازی شده است که مجموعاً سیصدوپنجاه هزار بشکه نفت در روز تصفیه میکند. آقای [رضا] امراللهی، [رئیس سازمان انرژی اتمی]، در مورد خبری که در مجله اشپیگل آلمان، مبنی بر پناهندگی یکی از کارکنان مهم سازمان انرژی اتمی چاپ شده، صحبت کرد؛ قرار شد برای کشف حقیقت پیگیری کنند.
عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. اصلاح آییننامه نمایندگان ولیفقیه در دانشگاهها انجام شد. با دکتر [عبدالله] جاسبی، [رئیس دانشگاه آزاد اسلامی] صحبت شد که در انتخابات ریاست جمهوری نامزد شود تا صحنه بیرقیب نباشد. دیر وقت به خانه رسیدم. عفت هم که از جلسه مراسم تقدیر معلمان نمونه آمده بود، کلی تعریف کرد. آقای [عبدالله] نوری، [وزیر کشور] هم تلفنی از خالیبودن صحنه از رقابت در انتخابات اظهار نگرانی کرد که گفتم، قرار شده فردا دکتر جاسبی اسم بنویسد.