پنجشنبه 12 اسفند 1372 | 20 رمضان 1414 3 مارس 1994
آقای سید مرتضی عسکری آمد. آقای [ابوالقاسم] خزعلی برایش وقت خواسته بود. از سیاستهای اقتصادی دولت تعریف کرد و راه اعتلای ایران را از همین سیاستها خواند. گفت علیرغم شایعات اینکه به اختلافات شیعه و سنی دامن میزند، از گذشته تا به حال، تلاش در وحدت مسلمین داشته. نمونههایی از کارهای خودش در عراق و... را آورد و پیشنهاد داشت برای مقابله توطئههای صهیونیستها که دشمن آشتیناپذیر جمهوری اسلامی ایراناند، باید با غربیها بسازیم و در یک زمان، در دو میدان نجنگیم. خواست که برای تأسیس دانشکدهای برای علوم دینی، کمکش کنم. بنا داشته در سوریه و لبنان تأسیس کند، ولی به خاطر احساس ناامنی آینده در آنجاها، ترجیح داده در ایران باشد.
مجمع تشخیص مصلحت جلسه داشت. دو دستور داشتیم؛ یکی راجع به طرح قائممقامی شورای اسلامیشهر در شهرداریها بود و دیگری معافیت مؤسسات اقتصادی دانشگاه امام صادق (ع) از پرداخت مالیات که در اثر اختلاف مجلس و شورای نگهبان به مجمع آمده بود. در هر دو مورد با مصوبه مجلس مخالفت شد.
عصر اخوی محمد، [قائم مقام وزیرامور خارجه] آمد. گزارشی از وضع وزارت امور خارجه داد و نظرات من را گرفت. خبر داد که همشیره صدیقه برای دفع سنگ کلیهاش آمده است. به خانه آمدم. افطار بچهها جمع بودند.