خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

  • پنجشنبه ۲۸ بهمن ۱۳۷۲

پنج‌شنبه 28 بهمن 1372  | 6 رمضان 1414 17 فوریه 1994

 

دیشب کمی برف باریده و امروز هم نم نم ‌باران داشتیم. امسال در بسیاری مناطق کمبود نزولات جوی داریم. ساعت نُه و نیم صبح، جمعی از خانم‌های پزشک آمدند. از حمایت‌های من برای حضور خانم‌ها در فعالیت‌های اجتماعی قدردانی کردند و من هم با صحبت مفصلی تشویق‌شان کردم و قول حمایت بیشتر دادم.[1] امروز در اکثر نقاط کشور، پزشک زن مخصوص بیماری‌های زنان و زایمان و جراح زنان داریم.

همسر آقای [محمدجعفر] افتخار، رئیس [سابق] بانک تجارت که پزشک است، آمد و برای آزادی شوهرش استمداد کرد. حکم مشاورت آقای [سیدمنصور] رضوی را دادم. آقای [سید محمود] دعایی آمد. خواست که آقای مرعشی را در استانداری کرمان نگه‌داریم. گفت جمعی از مسئولان استان، برای همین منظور می‌خواهند به تهران بیایند. گفتم با خود آقای مرعشی صحبت کنند؛ اگر مایل است، همان‌جا بماند. جمعی از نمایندگان کرمان آمدند. خواستند آقای [عبدالحسین] ساوه را استاندار کنیم. خط مقابل هم خواسته که آقای [مصطفی] مؤذن‌زاده را بگذاریم.

آقای مرتضی قربانی، فرمانده لشکر امام حسین (ع) سپاه و دو نفر از سران لشکر آمدند. گزارش کارهای عمرانی و پیمانکاری لشکر را دادند؛ خیلی زیاد است. طرح‌های کشاورزی و مرغداری و دامداری و ساختمانی دارند و کمک خواستند.

آقای فلاحیان و مسئولان بازجویی سوءقصدکنندگان به من آمدند و گزارش نتایج کار را دادند؛ پیشرفت کمی کرده‌اند. تذکراتی دادم. فرستاده ویژه خانم بی‌نظیر بوتو آمد و نامه او را آورد. خواستار حمایت از پیشنهاد پاکستان در کمیسیون حقوق بشر در خصوص مسأله کشمیر شد؛ قول حمایت دادم. آقای [علاءالدین] بروجردی هم پیغام حکومت هند را داشت که گفته‌اند، انتظار دارند به خاطر رأی هند در مورد حقوق بشر به نفع ایران، ما از پاکستان حمایت نکنیم.

عصر مسئولان اقتصادی آمدند. گزارش مذاکرات با آلمان در خصوص معوقه‌ها و مسأله گران‏شدن ارزهای جاری را دادند و تصمیم‌گیری شد. افطار به خانه آمدم. اولین افطار ماه رمضان است که در خانه هستم. بعضی از بچه‌ها هم جمع بودند.

 

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «در قشر متدین، تا حدود زیادی مسأله عوض شده است. خیلی از مردمی که کاملاً متعبدند به همه مسائل اسلامی و دینی، امروز حاضرند دخترهای خودشان را به مدارس، به دانشگاهها، به محیط کار بفرستند و این در ابعاد مختلف، موفقیت بسیار چشمگیری برای انقلاب است. من همین جا تأکید کنم که ما بدون این موفقیت، نمی‏توانیم اسلام و انقلاب را در دنیا به طور شایسته مطرح کنیم؛ یعنی هر جا اگر انقلاب اسلامی مطرح شود و بگویند که انقلاب اسلامی، قبول ندارد که خانمها به عنوان نیمی از جامعه، به کارهای اجتماعی بیرون بپردازند، معمولاً نمی‌پذیرند و همین دلیل ضعف ما می‏شود. اینجا فقط مسأله خانمها نیست، مسأله اصل فکر است، اصل انقلاب است. این هم ظلم است؛ یعنی ما در تفکر اساسی‏مان، چنین چیزی نیست، اما در روش و عادات و سنتهای جامعه ما هست. این سنت‌ها هم به خاطر شرایط نادرست محیط، بر مسلمانها تحمیل شده است، والا قرآن را که می‌بینیم و در همه ابعاد زندگی، سند معتبر شیوه زندگی ماست، نمونه‏هایی از خانمهای موفق صالح را مطرح کرده است.» رجوع‌کنید کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.