خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

  • چهارشنبه ۱۰ آذر ۱۳۷۲

چهارشنبه 10 آذر 1372  | 16 جمادی الثانی 1414 1 دسامبر 1993

 

آقای [محمد محمدی] ری‌شهری، [دادستان ویژه روحانیت] آمد. نسبت به برخوردش با خانواده اخوان مرعشی[1] انتقاد کردم و خواستم که مسأله را ختم کند. توضیحاتی دربارة حُسن‌نیت آن‌ها و ضرر این گونه برخوردها دادم. دربارة حج و عُمره صحبت شد؛ سیاست‌ها را برایش گفتم. برای طرح حرم مطهر حضرت عبدالعظیم (س) استمداد کرد.

تیمسار [رضا] سیف‌اللهی، [فرمانده نیروی انتظامی] همراه تیمسار [یوسف رضا] ابوالفتحی، فرمانده جدید پلیس تهران بزرگ آمد. توضیحاتی دربارة برنامه‌ها و نیازها دادند و سوابق و برنامه‌های فرمانده جدید را گفتند. سئوالاتی در مورد سیاست برخورد با مسائل عمده امنیتی، انتظامی و فرهنگی داشتند.

آقای [علی اکبر] مسعودی [خمینی، تؤلیت آستان حضرت معصومه (س)]، از قم آمد. اضافه ارزهایی را که برای کنگره شیخ مفید گرفته بودند، آورد و برای همکاری وزیران در جهت تقویت آستانه قم و طرح اطراف حرم و میدان مرکزی قم و شغل دامادش استمداد کرد. گفت دو میلیون متر از اراضی آستانه، از گذشته با اجاره بسیار ناچیز در دست مردم یا ارگان‌های دولتی است که باید برای حفظ منافع آستانه فکری بشود.

دکتر [حسن] حبیبی برای امور جاری و برنامه و بودجه آمد. آقای ولید جنبلاط [رهبر حزب سوسیالیست ترقی خواه لبنان]، آمد. راجع به لبنان و فلسطین، مذاکره شد. از مواضع و کمک‌های ایران تشکر داشت. ابومرزوق از رهبران حماس، همراه جمعی دیگر از سران این جنبش آمدند. از کمک‌ها و مواضع ایران نسبت به فلسطین و به خصوص از مواضعی که من در مصاحبه با حسنین هیکل، [روزنامه‌نگار مصری] ابراز کرده‌ام و مسأله فلسطین را مسأله جهان اسلام و ایران دانسته‌ام، تشکر کردند. به خاطر مواضع اسلامی‌شان تشویق‌شان کردم و گفتم بهترین راه مبارزه برای آزادی فلسطین، همین است.

عصر آقای [بهروز] بوشهری آمد و برای مدیریت منطقه آزاد قشم اعلان موافقت نمود. خواست که هیأت مدیره سه نفره باشند. آقای الویری آمد و خواست که در مورد آقای بوشهری، تأکید کنم که باید تمام وقت باشد. آقای محلوجی هم تلفنی از دوبی، راجع به همین موضوع و همچنین آلومینیوم بندرعباس گفت.

عصر هیأت دولت برای برنامه پنج‌ساله دوم جلسه داشت. شب همشیره‌ها فاطمه و طیبه و بستگان میهمانمان بودند. طیبه برای معالجه چشمش آمده و دکتر گفته دو سه ماه دیگر آب مروارید می‌رسد.

 

 

[1] - آیت‌الله سیدکاظم مرعشی و آیت‌الله سیدمهدی مرعشی، فرزندان عالم جلیل آیت‏الله سیدمحمدرضا رفسنجانی مرعشی، از علمای اعلام و اکابر فضلا و مدرسین حوزه قم و نجف اشرف می‏باشند. این دو برادر، در پانزدهم شعبان 1298 شمسی، در باب طوسی نجف اشرف، با هم از یک مادر عفیفه از بیت مرحوم آیت‏الله‌العظمی مجدد شیرازی متولد شدند و از جهت شباهت، چنان با یکدیگر شباهت دارند که گاهی تشخیص آنان از یکدیگر مشکل است. اخوان مرعشی در پنج سالگی پدر عالم خود را از دست دادند. در ۱۳ سالگی راهی حوزه علمیه قم شدند. در ۳۲ سالگی و پس از اقامت ۱۷ ساله در قم، به نجف رفتند و علاوه بر تحصیل در محضر آیت‌اللَّه سیدعبدالهادی شیرازی، به تدریس سطوح عالی حوزه پرداختند. پس از ۲۲ سال اقامت در نجف، در سال ۱۳۵۰ شمسی به ایران بازگشتند و پس از اقامتی دو ساله در قم، به عزم مجاورت امام رضا (ع) در مشهد مقدس به تألیف، تدریس و اقامه جماعت مشغول شدند. اخوان مرعشی در اوج‏‌گیری نهضت اسلامی مردم مشهد علیه رژیم پهلوی نقش اساسی داشتند. ایشان پس از پیروزی انقلاب هم چند بار به جبهه‏‌های نبرد حق علیه باطل شتافتند و در تقویت روحیه رزمندگان اسلام، تلاش ( فراوانی از خود نشان دادند. آقای هاشمی رفسنجانی، در ابتدای ورود به حوزه علمیه قم، به جهت نسبت فامیلی، در منزل اخوان مرعشی ساکن شد. اخوان مرعشی، پسرعموهای پدر بانو عفت مرعشی، همسر آقای هاشمی هستند. آقای هاشمی در خاطرات خود می‌نویسد: «علت اینکه برای تحصیل علوم دینی، به قم آمدم و به شهرهای دیگر نرفتم، این بود که اخوان مرعشی در قم بودند و از طلاب فاضل هم بودند و ما با ایشان قوم و خویشی داریم. این امر باعث شد که به قم بیایم و از موقعیت آنها در قم استفاده کنم. به‌همین جهت، ابوی و عمویم من و آقا محمد را به قم آوردند و در منزل آقایان مرعشی گذاشتند و خود به کربلا رفتند. وقتی به قم آمدم، تحولی برایم محسوب می‌شد. علاوه بر آن در خانه آقایان مرعشی که ما در آن زندگی می‌کردیم، زندگی نسبتاً مرفهی بود و در آن خانه مشکلاتی از لحاظ امکانات نداشتیم.»