خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1372؛ کتاب صلابت سازندگی

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1372؛ کتاب صلابت سازندگی

  • دوشنبه ۳ آبان ۱۳۷۲

دوشنبه 3 آبان 1372  | 9 جمادی الاول 1414 25 اکتبر 1993

 

از دیشب بارش برف در آلماتی شروع و هوا سرد شده است. صبح مقداری در خیابان‌های میهمانخانه قدم زدیم و ثبت خاطرات را تکمیل کردم. ساعت نُه صبح به [میدان پانفیلاف]، محل شهدای جنگ دوم جهانی رفتیم و با مراسم رسمی، تاج گل نثار شد. گفتند در دفاع از مسکو، یک لشکر کامل قزاقستان شرکت داشتند که همه شهید شده‌اند و فقط بیست و هشت نفر زنده مانده‌اند و این بنا به یادبود آنها ساخته شده است.

امروز ظهر از نمایشگاه کالاهای ایرانی بازدید کردیم؛ یکصد و پنجاه غرفه که همگی در زمینه فروش راضی بودند. مقادیر زیادی کالا پیش‌فروش کرده‌اند. مشکلشان در برگرداندن پول از قزاقستان است. اجازه خروج ارز ندارند و بیشتر از طریق خرید کالا عمل می‌شود؛ راه خوبی نیست. آن‌ها نوعاً برای خود کالاهایی پیدا کرده بودند که در ایران گران‌تر است؛ مثل کفش، پوست، یخچال، اتومبیل‌های اوراقی، مواد شوینده و مواد شیمیایی. تقاضا داشتند مسأله پول را حل کنیم.

 سپس به مقر ریاست جمهوری رفتیم. ابتدا مذاکراتی با حضور وزیران امورخارجه، در مورد افغانستان، تاجیکستان، روابط دو جانبه، عدم دخالت در امور داخلی آنها از طریق امور دینی و موارد امکان مبادلات تجاری انجام دادیم. سپس در جلسه مذاکرات رسمی، با حضور سایر اعضای هیأت و خبرنگاران داشتیم که همان مسائل مذاکرات خصوصی تکرار شد.

سپس در حضور خبرنگاران، موافقت‌نامه‌ها امضا شد و مصاحبه مشترک مطبوعاتی داشتیم. به اقامتگاه آمدیم. بعد از نماز و ناهار و کمی استراحت، به سوی ارتفاعات مجاور برای بازدید از پاتیناژ [=اسکی روی یخ] حرکت کردیم. دو تیم هاکی روی یخ، مشغول مسابقه بودند. محلی به اندازه یک زمین فوتبال را با یخ آماده کرده بودند. متصدی آنجا توضیح داد. سدی هم بالاتر از آن بود که آب رودخانه آلماتی را تنظیم می‌کند. مدعی بودند، کار عمده سد را با انفجار انجام داده‌اند، ولی توضیح قانع‌کننده نداشتند.

از آنجا به آکادمی علوم پایه رفتیم. رییس فرهنگستان توضیحات داد که ده هزار عضو دارد که نیمی از آنها علمی‌اند و کتابخانه‌شان بیش از شش میلیون جلد کتاب دارد. گفت بعد از استقلال، وضع مادی‌شان خراب و حقوق‌شان کم شده و قبل از استقلال، حقوق دانشمندان بیشتر از دیگران بوده و امروز کمتر است. در آمفی‌تأتر مراسمی بود. رییس و یکی از محققان، سخنرانی ستایش‌آمیز نمودند و هدایایی دادند. من هم صحبت کردم.[1] سپس از مخزن کتابخانه بازدید کردیم؛ به نظرم نیامد که شش میلیون جلد کتاب داشته باشد.

 از آنجا به مسجد جامع آلماتی رفتیم. [آقای رابتیک بن‌نیسان‌بای]، مفتی کل‌کشور قزاقستان و جمعی از طلبه‌ها بودند. کمی نشستیم. او و من صحبت کردیم.[2] گفت تعداد چهار مسجد و صدها طلبه در داخل و خارج دارند. به اقامتگاه برگشتیم.

سرشب آقای نظربایف به اقامتگاه آمد. دو سند را با هم امضا کردیم و با حضور چند نفر از همراهان، شام خصوصی در اقامتگاه داشتیم. باز هم مذاکرات طولانی و جامعی دربارة همکاری‌ها انجام دادیم. قرارشد مسأله [رژیم حقوقی] دریای خزر را ایشان پیگیری کند و مسأله افغانستان را ما پیگیری کنیم.

به خاطر سرمای زودرس و برف زیاد در شمال قزاقستان، قرار شد سفر به شهرهای دیگر را لغو کنیم و به جای آن در مسیر آذربایجان، به بندر اوکتائو در شمال دریای خزر برویم. بعد از جلسه خودمان، جلسه‌ای در مورد آذربایجان داشتیم. مذاکره کردیم و توقعات زیادی علیف از ما در نزاع با ارامنه دارد. سپس به آقای شمسایی در مورد کنترل اخبار سفر و تهیه گزارش ویژه تذکر دادم.

 

 

[1] - در بخشی از سخنرانی آمده است: «زمانی‌که ما به اسلام نزدیک‌تر بودیم، کشورهای اسلامی پرچمدار علم بودند. در آن زمان اروپا در اعماق دوران سیاه زندگی می‌کرد. در حال حاضر نیز یک فرصت تاریخی برای منطقه خاورمیانه و آسیای‌میانه به وجود آمده تا دوران مجد و عظمت خود را دوباره با دوران عظمت تاریخی گذشته پیوند دهد.» رجوع‌کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.

[2] - آقای هاشمی گفت: «ما از اینکه مسلمانان بعد از هفتاد سال غربت و فشار بر مذهب، امروز آزاد شده‌اند، خدا را شکر می‌کنیم. خوشبختانه مردم مسلمان قزاقستان با وجود اینکه چند نسل تحت تعلیمات مادی و غیردینی قرار ( داشته‌اند، شعائر مذهبی را به خوبی حفظ کرده‌اند. این امر نشانه ریشه‌دار بودن دین در فطرت انسان است. امیدواریم با رفع موانع موجود، مردم مسلمان قزاقستان تعالیم قرآنی و الهی را بیش از پیش در جامعه گسترش دهند.»