خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

  • یکشنبه ۲ آبان ۱۳۷۲

یکشنبه 2 آبان 1372  | 8 جمادی الاول 1414 24 اکتبر 1993

 

بعد از استماع اخبار و صرف صبحانه، آقای نیازُف آمد. با هم به محل تأسیس مدرسه ایرانی رفتیم. زمین را در چهارراه خوبی داده‌اند. بنای مدرسه با ریختن بتون توسط من و آقای نیازُف آغاز شد. جمعی زیاد از مردم و مسئولان ترکمنستان در مراسم شرکت کرده بودند.

از آنجا به نمایشگاه صنایع دستی‌شان رفتیم و از همه غرفه‌ها دیدن کردیم. در سطح پایین است و خودشان قبول دارند. می‌گویند در دوران شوروی، سیاست بر ضعف صنایع دستی‌شان بوده و پس از استقلال، زیر نظر رئیس ‌جمهور توجه زیادی به آن شده است و هنرمندان تشویق و حمایت می‌شوند. برنامه‌های هنری هم داشتند. مصاحبه کوتاهی هم انجام دادم.

به دفتر ریاست‌جمهوری رفتیم. به محض ورود، مذاکرات خصوصی برگزار شد. دربارة مسائل دریای خزر، ادامه کانال قره‌قوم، مسایل‌شان با همسایگان‌ و... مذاکره کردیم. مدعی است روسیه و آذربایجان و قزاقستان، نظر دارند که اول بین خودشان مسأله دریای خزر را مشخص کنند و سپس سهم ایران را جدا کنند، ولی ترکمنستان گفته است که باید از اول، با حضور ایران همه بحث‌های مربوط به خزر انجام شود.

برنامه مرسوم مذاکرات دو رئیس ‌جمهور و سپس دسته‌جمعی را اجرا نکردند و تقریباً تمام مذاکرات‌مان دو نفره، وزیران با همتایان خود و من با رئیس ‌جمهور بود. با اینکه توافقات زیادی هم داشتیم، برخلاف معمول است، ولی کار خوبی است، چون مذاکرات دسته جمعی، معمولاً تشریفاتی است.

از آنجا با هم به دانشگاه رفتیم. در سالن آمفی تئاتر بزرگی دانشگاهیان و مسئولان جمع شده بودند. تفاهمات بین من و رئیس ‌جمهور ترکمنستان، در حضور جمع امضا شد. آقای نیازُف و شهردار عشق‌آباد، صحبت‌های ستایش‌آمیزی از من و ایران ابراز داشتند. شاعرشان که گفته شد قبل از استقلال، دو سال در زندان بوده، شعر خوبی دربارة ایران و ترکمنستان و من و نیازُف سروده بود و خوب قرائت کرد. یک دانشجو هم متن خوبی را به تُرکمنی و فارسی خواند. من هم صحبت مفصلی کردم.[1]

 در آنجا مرا به خاطر حمایت‌هایم از نزدیکی دو کشور، به عنوان عضو افتخاری اعلان کردند و یک قالی ترکمنی که عکسم را در آن بافته بودند، هدیه کردند. جلسه بسیار گرم و پرشوری بود.

 سپس مصاحبه مطبوعاتی مشترک داشتیم و به چند سؤال خبرنگاران جواب دادیم.[2] به اقامتگاه برگشتیم. آقای نیازُف همان جا ماند و من رفتم، نماز خواندم و چمدان را بستم. ناهار مختصری خوردیم و آقای نیازُف هم ضمن ناهار خوردن به ما ملحق شد. همان جا با آقای محلوجی قرار گذاشتند که سنگ ساختمانی را از ایران بخرند. گفتند در حال حاضر از اوکراین و ایتالیا می‌خرند و گران تمام می‌شود. قرار شد کارخانه سنگ‌تراشی با مشارکت دو کشور در ترکمنستان ایجاد کنیم و دربارة کیفیت معادن سنگ آهن همکاری کنیم.

به فرودگاه رفتیم و با بدرقه بسیار گرمی به سوی آلماتی پرواز کردیم. جمع‌بندی همه این بود که در پذیرایی سنگ تمام گذاشتند و فوق حد انتظار، میهمان‌نوازی کردند.

دیشب در گزارش‌ها آمده بود که وزیر امور خارجه آمریکا در قزاقستان است و رادیو صدای آمریکا از منابع معمولی نقل کرده بود که سفارتخانه‌های ایران و آمریکا در آلماتی، تلاش‌هایی داشتند که ملاقات بین من و کریستوفر ترتیب یابد؛ به نظرم آمد این دروغ یک توطئه است، به خصوص که رادیو صدای آمریکا آن را منتشر کرده و به خواب صبح روز شنبه‌ام در بیشکک مربوط می‌شود.

گفتم با آلماتی در تماس باشند که بعد از رفتن کریستوفر ما وارد شویم و همان‌طور هم شد. او ساعت چهار بعد از ظهر قزاقستان را ترک کرد و ما ساعت پنج و نیم وارد شدیم. آقای نظربایف در مذاکراتش به من گفت که کریستوفر برای پیگیری موضوع سلاح‌های اتمی آمده و قزاقستان مطالبه پول آنها را دارد که هنوز حل نشده و گفت از بنیادگرایی ایران انتقاد کرده و او پاسخ داده و دفاع کرده است.

به هر حال ساعت دو ونیم بعد از ظهر پرواز کردیم. زنان را به عنوان دیدن عکس‌های مراسم، دیر رسانده بودند؛ کمی معطل شدیم و صبر کردیم. در مسیر پرواز از عشق‌آباد به آلماتی ساعتی خوابیدم و جزوه مربوط به اوضاع قزاقستان[3] را خواندم. سپس آقای ترکان، [وزیر راه و ترابری]، دربارة ضرورت اعتبارات بیشتر برای راه‌ها استمداد کرد و اجازه خواست که در مذاکرات اجلاس وزیران راه کشورهای عضو اکو در آلماتی، چند جاده دیگر به ایران برای اکو مشخص شود. آقای محلوجی آمد و انتقاداتی از ورزش مطرح کرد؛ بیشتر به دلیل ضعف عملکرد تیم ملی فوتبال است.

نزدیک غروب در فرودگاه آلماتی فرود آمدیم. استقبال رسمی با سان و رژه بود. گروهی از دختر بچه‌های ایرانی هم سرود و شعار اجرا نمودند و جمعی از صاحبان کالای ایرانی که در نمایشگاه ایران شرکت داشتند، بیرون فرودگاه با پلاکارد و شعار اجتماع داشتند. با آقای نظربایف، رئیس ‌جمهور قزاقستان به سوی اقامتگاه حرکت کردیم. در راه مذاکراتمان دربارة سفرش به چین و مغولستان و نیازشان به راه‌های ایران برای رسیدن به دریاهای جنوب بود.

 خیابان‌ها وسیع و سرسبز و خلوت بود و میهمانخانه‌شان وسیع و پُرجا و در ارتفاعات سرسبزتر. معلوم شد که همسر رئیس ‌جمهور به خاطر کسالت به استقبال عفت نیامده و برنامه ضیافت شام را لغو کرده است. عفت خیلی ناراحت بود و همه را هم ناراحت کرد؛ چون معتقد است به خاطر بد عمل کردن تشریفات بوده و اینکه قبول نکرده‌ایم که همراه من از هواپیما پیاده شود. بررسی کردم؛ معلوم شد به خاطر کسالت بود که در سفر چین، به خاطر غذاهای آنجا ایجاد شده است.

بعد از نماز و استراحت، وزیر نفت آنها آمد و با هم به تالار محل ضیافت شام رفتیم. قبل از شام، مذاکرات مختصری با حضور وزیران امور خارجه داشتیم. همچنین سر میز شام، پیشنهاد فروش گندم و گوشت و فلزات و زغال سنگ و دادن نفت از شمال و گرفتن در جنوب و سرعت در اتصال راه‌ها و توسعه حمل و نقل دریایی داشتند. گفتند مشکل ارزی دارند؛ با اینکه پول ملی خود را چاپ کرده‌اند، به خاطر عدم ذخیره ارزی، انتشار را مصلحت نمی‌دانند و می‌ترسند به سرعت پول‌شان تضعیف شود. ضمناً از اینکه در حوزه روبل هستند، خیلی خسارت می‌بینند و استقلال ندارند. دو سه نفر هم خواننده مرد داشتندکه با صداهای نکره و زیاد بلند می‌خواندند. شام خوبی هم نداشتند و گفتند که همسرش مریض بوده و عذر خواست. ضمناً در برنامه، مراسم کنسرتی گذاشته بودند که ما حذف کردیم و ناراضی‌اند؛ اصرار داشت که بدون رقص باله، ولی با خوانندگان زن برگزار شود که نپذیرفتم.

 

 

[1] - رجوع‌کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی‌های سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.

[2] - رجوع‌کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبه‌های سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.

[3] - قزاقستان نهمین کشور جهان از نظر وسعت است، اما اغلب خاک این سرزمین وسیع را زمین‌های استپی و نیمه‌بیابانی پُر کرده است. مساحت آن دو میلیون و 727 هزار و 300 کیلومتر مربع است و با کشورهای روسیه قرقیزستان، ترکمنستان، ازبکستان و چین هم‌مرز است. این کشور همچنین از جنوب غربی به دریای خزر متصل است. مرز این کشور با دریای خزر یک هزار و 894 کیلومتر است. وسعت زیاد این کشور سبب شده در هر کیلومتر مربع از قزاقستان شش نفر زندگی ‌کنند. جمعیت این کشور از زمان استقلال آن از اتحاد جماهیر شوروی سابق در سال 1991 کاهش پیدا کرده است. در سال 1989 جمعیت این کشور 16 میلیون و 464 هزار و 464 نفر بود. قزاقستان به صورت جمهوری اداره می‌شود. رییس‌جمهور در این کشور رییس نیروهای نظامی است و حق وتوی مصوبات پارلمان را دارد. نخست وزیر مسئول تشکیل کابینه است و رییس دولت قزاقستان محسوب می‌شود. قزاقستان دو پارلمان دارد. یکی مجلس است که از نظر اختیارات در رده پایین‌تری قرار دارد و دیگری سنا. مجلس در مجموع 77 کرسی نمایندگی دارد و سنا 39 کرسی. قزاق‌ها متشکل از دو نژاد مغول و تُرک هستند که در قرن سیزده میلادی به منطقه قزاقستان مهاجرت کردند. در قرن 18 میلادی این منطقه تحت سلطه روس‌ها درآمد. نفت، گاز طبیعی، زغال سنگ، سنگ آهن، نیکل، کبالت و مس از عمده‌ترین ذخایر این کشور هستند.