جمعه 16 مهر 1372 | 21 ربیع الثانی 1414 8 اکتبر 1993
تا ساعت هشت صبح دربارة شهرهای مورد بازدید روزهای آینده مطالعه کردم. به نمایشگاه کارهای آستان قدس رفتیم؛ از آثار فرهنگی و آموزشی، بازرگانی، کشاورزی، صنعتی، دامداری، ساختمانی و بهداشتی بازدید کردیم. زیاد، متنوع و جالب است. بنا بود برای مدیرانشان صحبت کنم که به خاطر طول کشیدن بازدید، به وقت دیگری موکول شد.
به فرودگاه رفتیم و با هلیکوپتر به فریمان پرواز کردیم. کنار محل اجتماع مردم فرود آمدیم. اجتماع عظیمی بود. [آقای محمدمهدی خزایی]، نماینده شهر، خیرمقدم گفت و خواستههایی مطرح کرد. من صحبت کردم.[1] از آیتالله [شهید مرتضی] مطهری تجلیل نمودم و به خواستهها جواب مثبت دادم. از طرح در دست ساختمان مجمتع فرهنگی بازدید کردم و قول کمک دادم. در خیابانهای شهر گشتیم. نقشه شهر خوب است. گویا در زمان پهلوی، برای تقسیم اهمیت شهر مشهد، با حمایت زیاد بنا شده، ولی بعد از او راکد مانده است.
از آنجا برای دیدن کارخانه قند فریمان رفتیم. در هنگام بازدید، شدت احساسات کارگران، مانع توضیح مدیران شد و بازدیدمان ناقص ماند. به محل سد قدیمی فریمان رفتیم؛ میگویند قرنها پیش ساخته شده و به قولی مربوط به زمان قبل از اسلام است، ولی بنای آن سالم مانده، اما مخزن آن را رسوبات تقریباً پُرکرده و فقط یک میلیون و اندی متر آبگیر باقیمانده است؛ یکی از خواستههایشان ارتفاع بیشتر سد است که پذیرفتم. چون قدرت تحمل سد برای بار بیشتر، مورد تردید است، گفتم به تدریج بلند بشود. جاده بین سد و کارخانه که حدود چهار کیلومتر است، بسیار زیبا و پوشیده از انبوه درختان سربه فلک کشیده، به خاطر نهرهای آب و سایههای سنگین و مناظر عالی، محلی برای تفریح مردم است. تأکید کردم برای مرکز توریستی تقویت شود.
برگشتیم و در محل کارخانه [قند فریمان]، برای کارکنان سخنرانی کوتاهی کردم.[2] دختربچهای اشعاری پُرلطیفه دربارة من خواند. ناهار خوردیم و بعد از کمی استراحت، به سوی مشهد پرواز کردیم. در رفت و برگشت، [آقای اسماعیل مفیدی]، استاندار از خصوصیات دشتهای مسیر توضیحات میداد.
یکسره به سالن اجتماعات دانشگاه رفتیم و در جمع دانشگاهیان و فرهنگیان شرکت کردیم. از وزارت آموزش و پرورش و آموزشعالی هم آمده بودند. مدیرکل آموزش و پرورش و نماینده ولیفقیه و رؤسای دانشگاه فردوسی و دانشگاه علوم پزشکی گزارش دادند و خواستهها را طرح کردند. من هم صحبت کردم. خواستهها را پذیرفتم و توصیههایی به آنها نمودم.[3]
به اقامتگاه برگشتیم. خیلی خسته بودم و احساس تب داشتم. دکتر میلانی آمد. معاینه کرد و قرص مسکن و کپسول داد. نمایندگان خراسان آمدند و برای زیادشدن اعتبارات استان و توجه به نیازهای شهر مشهد و تجزیه استان خراسان استمداد کردند. آقای طبسی با تجزیه استان مخالفت کرد. قرار شد کارشناسی شود. پیشنهاد تقویت مدیریت شهرستانها داده شد.
علما و ائمه جمعه مشهد برای شام آمدند. برنامهای نداشتیم و فقط شام با هم خوردیم. بعضیها برای کارهای خاص مراجعه نمودند. تا ساعت ده شب مطالعه کردم و خاطرات نوشتم. عفت از باغ مصطفیخانی تماس گرفت و احوالپرسی کرد. خسته بودم، خوابیدم.
[1] - آقای هاشمی در سخنان خود بر توسعه امور فرهنگی منطقه تأکید کرد و یادآور شد مردم فریمان باید جهت تحقق این هدف با مسئولین همکاری نمایند. در بخشی از این سخنرانی آمده است: «شهر فریمان، به خاطر وابستگی به مجاهد شهید استاد مرتضی مطهری، از جایگاه رفیعی برخوردار است. شهید مرتضی مطهری با خون خود بر نوشتههای آگاهکننده و نجاتبخش، مُهر تأیید زده است.» ایشان با تأکید بر رفع مشکلات مردم گفت: «در راستای سیاست دولت برای جایگزینی گاز بهجای نفت و سرمایهگذاری کلان برای گازکشی شهرهای کشور در برنامه دوم توسعه اقتصادی پروژه گازرسانی به شهرستان فریمان انجام خواهد پذیرفت.» رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.
[2] - رجوعکنید← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.
[3] - آقای هاشمی در اجتماع دانشگاهیان، پیشرفتهای کیفی مراکز آموزش عالی را موفقیتآمیز توصیف کرد و گفت: «در برنامه دوم توسعه اقتصادی، به دلیل اینکه مشکل ارزی نخواهیم داشت، امکان تجهیز دانشگاهها میسر خواهد بود.» ایشان توجه بهکاردانی و عملیاتی شدن مراکز علمی را مورد تأکید قرار داد و یادآور شد: «دانشگاهها باید برای آموزش نیروهای کاردان، سرمایهگذاری بیشتری نمایند.» آقای هاشمی با اشاره به ضرورت امر تحقیق در دانشگاههای کشور افزود: «تعمیق آموزش و توجه به تحقیق، باید اساس کار در دانشگاهها باشد.» رییس شورای عالی انقلاب فرهنگی با اشاره به ابعاد فرهنگی دانشگاه گفت: «مسائل فرهنگی بیش از پیش باید مورد توجه قرار گیرد و اگر روزی نیروهای متخصص، متعهد و متکی بر آرمانهای فرهنگی اسلامی، به میزان کافی داشته باشیم، خیالمان از آینده راحت خواهد بود. فراهم نمودن زمینه برخورد آرا و اندیشهها، یک ضرورت است. شرایط این مجامع، باید به گونهای باشد که اظهارنظر و عقیده مشکل به وجود نیاورد و آن چنان جو سالم باشد که افکار به راحتی مطرح شود و اگر مسائل در دانشگاهها و مراکز علمی حل شود، در میان جامعه هیچ مشکلی وجود نخواهد داشت.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.