یکشنبه 21 شهریور 1372 | 24 ربیع الاول 1414 12 سپتامبر 1993
دیشب خیلی بد خوابیدم و امروز خسته و کوفته بودم. ساعت هشتونیم در دفترم بودم و تا ساعت ده صبح کارها را انجام دادم. دانشآموزان موفق در مسابقات المپیادهای ریاضی، شیمی، فیزیک و کامپیوتر آمدند. دکتر [محمدعلی] نجفی، [وزیر آموزش و پرورش]
توضیح داد و من برایشان صحبت تشویقآمیز کردم[1] و جوایزی به آنها و مدیران و مربیانشان دادم.
خانم [نفیس] صدیق، مدیر اجرایی کنترل جمعیت سازمان ملل آمد. گزارش تلاشهای بینالمللی برای کنترل جمعیت را داد و ایران را جزو کشورهای موفق و پاکستان و هند را در رده کشورهای ناموفق گفت. علت آن را بی سوادی مردمشان و کمی امکانات کنترل میداند. تأکید کردم که مرکز آموزش و هماهنگی که بناست ایجاد کنند، در ایران باشد. خودش قبول داشت که تعلیمات علمای ایران و ایمان مردم ایران از عوامل توفیق است و میتواند از ایران روی کشورهای اسلامی دیگر اثر بگذارد.
هیأت پاکستانی آمد. نامه آقای معین تریشی، نخست وزیر موقت را آوردند که خواسته بود پاکستان را در ساخت کارخانههای شکر و نیشکر خوزستان شرکت بدهیم. به دکتر [عیسی] کلانتری، [وزیر کشاورزی] گفتم بررسی کنند.
آقای دکتر [سیدمحمود] طباطبایی، [رییس دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی] آمد. از دکتر [علیرضا] مرندی، [وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی] شکایت کرد که خواسته افراد مزاحم را به دانشگاه برگردانند. به دکتر مرندی گفتم که عجله نکنید.
ساعت دو و نیم برای استقبال از آقای [علی] عزت بگوویچ، رئیس جمهور بوسنی و هرزگوین به فرودگاه [مهرآباد] رفتیم. استقبال رسمی انجام شد. سُفرای مقیم هم آمده بودند. مصاحبه کوتاهی کردیم.[2] از عربستان آمده است. با دکتر ولایتی به اقامتگاه رفتند و من به دفترم برگشتم. کارها را انجام دادم و به جلسه هیأت دولت رفتم.
به آقای [اکبر] ترکان، [وزیر راه و ترابری] گفتم که خبر گران شدن کرایه قطار را که معاونش اعلان کرده است، تکذیب کند. اخوی محمد، [رییس سازمان صداوسیما]، گزارش سفر به آلمان و مذاکره با آقای [هلموت] کهل، [صدراعظم آلمان] را داد. قبل از اتمام جلسه دولت به دفترم برگشتم.
به دکتر ولایتی گفتم، قبل از اعتراضات آمریکا که از طریق سفارت سوییس میرسد، ما هم علیه آنها بفرستیم. گفتم یک میلیون دلار از باقیمانده قیمت نفت اهدایی را به رئیس جمهور بوسنی بدهد. هیأت بوسنیایی برای دور اول مذاکره آمدند. از کمک هیأت ایران خیلی ممنوناند. گفتند کاملاً محاصرهاند و اسلحهشان تمام شده و فقط بخشی از کمکهای ما را دارند. خواستار کمک بیشتر شدند. مشکلشان جدی است و در بنبست و در محاصره هستند. پیشنهاد داشتند که ما از طریق کرواتها و با صربها و با روسها و یا کشورهای غربی و یا اسلامی برای کمک کردنشان و رساندن کمک اقدام کنیم. از پیشنهاد مشخص دادن موشک به کرواتها که برای مقابله با صربها نیاز دارند، جهت رفع محاصره و رساندن اسلحه به مسلمانها استفاده کنیم. موافقت کردم. قرار شد خودش در ملاقات پس فردایش با رئیس جمهور کرواسی مطرح کند. برای بازسازی و پذیرش متخصصان بیکارشان هم کمک خواست.
شب با رهبری ملاقات داشتیم. شام میهمان من بودند. دربارة مسائل بوسنی و فلسطین و جزایر و عربستان سعودی و عراق و وزارت اقتصاد و دکتر منافی و ملاقات با عزت بگوویچ هم مذاکره کردیم؛ در همه موارد اتفاق نظر داشتیم. دیر وقت به خانه رسیدم.
[1] - رجوعکنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.
[2] - در این مصاحبه آمده است: «امروز مسأله بوسنی، حساسترین مسأله دنیای اسلام است. دنیای اسلام و بلکه بسیاری از کشورهای غیر اسلامی هم، به خاطر مظلومیتی که مردم بوسنی دارند، نوعی احساس همدردی را ابراز میکنند. با همه اینها میبینم که در کمال گستاخی، این ملت دارد سرکوب میشود و همه اصول مسلم شناخته شده سازمان ملل، زیرپا گذاشته میشود. من تشکر میکنم از ایشان که زحمت این سفر را متحمل شدند و به ایران آمدند که ما از نزدیک در جریان واقعیتهای آنجا قرار بگیریم. بعد از مذاکرات ژنو و سفرهای ایشان به مقر سازمان ملل، شورای امنیت و مذاکراتشان با قدرتهای دنیا و کشورهای اسلامی، ضرورت داشت که ما در جریان ریز اقدامات قرار داشته باشیم. وقتی که وضع موجود را بررسی کنیم، تصمیماتی خواهیم گرفت؛ البته قبلاً سازمان کنفرانس اسلامی تصمیماتی گرفته و مقدمات اجرای آنها دارد آماده میشود، ولی شرایط مقداری عوض شده است و حتماً بعد از مذاکره با ایشان، بهتر میتوانیم بگوییم که چه میتوانیم انجام دهیم. به هرحال کل قضیه، دفاع از مردم بوسنی است. حالا این دفاع در صحنه سیاسی، تدارکاتی و اگر بتوانیم نظامی و هر نوع کمکی که برای آنها ضرورت داشته باشد. ( اولویتها را باید خودشان با توجه به واقعیتهای موجود تعیین کنند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.