خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

خاطرات روزانه / آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»

  • دوشنبه ۲۵ مرداد ۱۳۷۲

دوشنبه 25 مرداد 1372  | 27 صفر 1414 16 آگوست 1993

 

پیش از ظهر در دفترم ماندم و ضمن انجام کارها به مذاکرات مجلس دربارة کابینه گوش دادم. نزدیک ظهر به مجلس رفتم و در دفاع از وزرایی که مورد انتقاد قرار گرفته بودند، صحبت کوتاهی نمودم.[1] از وزیران نفت، جهادسازندگی و معادن و فلزات، بیشتر از دیگران دفاع کردم؛ چون به نظر می‌رسید، بخشی از جناح اکثریت مجلس برای حذف آنها برنامه‌ریزی کرده و به صورت تشکیلاتی و باندی عمل می‌کنند. سرانجام آنها رأی آوردند،
اما دکتر نوربخش که احتمال رد شدنش ضعیف بود، رأی نیاورد.

جمعی از نمایندگان شکایت کردند که بخشی از نمایندگان راست، از همفکرانشان کارت سفید وزرای مورد مخالفت خود را می‌گیرند تا نتوانند رأی مثبت به آنها بدهند. به رئیس مجلس تذکر دادم. گفت مانع این کار شده است. ولی بالاخره این مسأله خلاف کشف شد که باعث اخطار آیین‌نامه‌ای نمایندگان جناح مقابل شد.

ساعت سه بعد از ظهر نتیجه رأی‌گیری اعلام شد. قبل از اعلام، مهدی آمد و خبر افتادن دکتر نوربخش را داد. دکتر روحانی هم تلفنی خبر داد. برای همه مایه تعجب بود، چون در مذاکرات، مخالفتی با او نبود.

دکتر [حسن] حبیبی و [مسعود روغنی] زنجانی آمدند. از سقوط آقای نوربخش ناراحت بودند. پیشنهاد کردند که به گونه‌ای جبران کنیم. پُست معاونت رئیس ‌جمهور در امور اقتصادی را راه جبران می‌دانستند. آقای [مسعود روغنی] زنجانی، مسئولیت سازمان برنامه و بودجه را پیشنهاد می‌کرد.

آقای [علی] لاریجانی، [وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی]، تلفنی اطلاع داد که تلویزیون بی‌بی‌سی بلافاصله خبر را نقل کرده و تحلیل روی آن گذاشته است. پیشنهاد داشت که من برای تغییر مسیر تحلیل‌ها، اقدام ضربتی در مورد او داشته باشم. آقای نوربخش را خواستم. پس از مذاکره، قرار شد حکم معاونت برای ایشان و سرپرستی [وزارت امور اقتصادی و دارایی] برای آقای [محمدجواد] وهاجی، قائم‌مقام فعلی وزارت صادر شود؛ حکم‌ها صادر و اعلان شد.

شب به ستاد مرکزی سپاه رفتم. در مراسم عزاداری [رحلت پیامبر اکرم (ص)] شرکت و صحبت کردم.[2] دیر وقت به خانه رسیدم. خسته شام خوردم و خوابیدم.

 

[1] - رجوعکنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب، 1394.

[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «نیاز داشتیم که در مراسم عزاداری این شب‌های مقدس، جایی شرکت کنیم و از صفا و روحانیت مجالس عزاداری بهره ببریم. دیدیم مناسب‌ترین جا برای تأمین نیاز روحی خودم و حضور در جمع مناسبی که برای من ایده آل باشد، اجتماع مربوط به برادران عزیز سپاه پاسداران است. اینجا که بوی ایثار و شهادت و فداکاری و ازخودگذشتگی را آدم استشمام می‌کند و از معنویت بیشتری برخوردار است. گرچه تمام محافل و مجالس که این روزها برپاست، همه از این معنویت بی‌بهره نیست، اما برای من، اینجا آشناتر و مناسب‌تر بود. سال‌ها سر و کار ما در دوران دفاع مقدس با فرزندان عزیز پاسدارمان بود و اینجا که امت حزب الله، میهمان ( پاسداران ما هستند، توجه به مسائل خاص این روزها در این مناسبت‌ها، برای انسان سازنده‌تر است.» رجوعکنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب، 1394.