شنبه 23 مرداد 1372 | 25 صفر 1414 14 آگوست 1993
سرماخوردگی و کمی تب داشتم. عفت به مشهد رفت. او هم مثل من سرماخوردگی داشت. سفیر جدید فیلیپین و سفیر جدید افغانستان آمدند. تشریفات معمولی و سئوال و جواب دربارة وضع کشورشان داشتیم. سفیر فیلیپین از مشکلات ناشی از حضور پایگاههای نظامی آمریکا و نیز خسارتهای تعطیلی آنها در کوتاه مدت و خسارات ناشی از آتش فشانها گفت. سفیر افغانستان که در دوران جهاد به عنوان نماینده جمعیت اسلامی در ایران بوده، فارسی را خیلی روان بلد و با واقعیتهای ایران کاملاً آشنا بود؛ آدم مسلط و واردی به نظرم آمد.
آقای [سیدرضا] زوارهای آمد. ظاهراً تشکر کرد که او را به عنوان وزیر کشور معرفی نکردهایم. گفتم مجلس هم در رأیگیری غیررسمی او را قبول نداشته است. مطابق معمول مقداری از سازمان برنامه و بودجه و وزارت اقتصاد انتقاد کرد.
آقای [علی اصغر] باغانی، [نماینده ولیفقیه در دانشگاه شهید بهشتی] آمد. برای عمران سبزوار و همچنین شرکت در مراسم 27 آذر دانشگاه شهید بهشتی استمداد کرد. از کسالت حنجره شکایت داشت. فائزه آمد برای ورزش بانوان استمداد کرد.
شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. دربارة مسائل عراق، لبنان و موضوع کشتی چینی
بود. آمریکاییها مدعی وجود مواد شیمیایی قابل استفاده در سلاح شیمیایی برای ایران هستند. چینیها خواستهاند که ما دخالت نکنیم و خودشان حل میکنند. قبول کردیم. قرار شد تشکیل دومین کنفرانس فلسطین را به تأخیر بیندازیم. شب در دفترم ماندم کمی تب داشتم. با مُسکن خوابیدم.