خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»
چهارشنبه 13 مرداد 1372 | 15 صفر 1414 4 آگوست 1993
ساعت هشت برای مراسم تحلیف به مجلس شورای اسلامی رفتیم. قبل از جلسه مقداری با [آقایان علی اکبر ناطق نوری و محمد یزدی]، رؤسای قوای مقننه و قضاییه صحبت کردم. در مراسم آقای ناطق و آقای یزدی صحبتهای خوبی کردند. من نیز پس از قرائت سوگندنامه در کنار رئیس قوه قضاییه، سخنرانی مبسوطی کردم؛ هم راجع به عملکرد گذشته و هم راجع به برنامه آینده و محور محتویات قسم نامه.
سپس با جمعی از نمایندگان و دیگر سران نشستیم و مذاکره کردیم. به دفترم برگشتم. دکتر روحانی آمد. راجع به کابینه مذاکره کردیم. آقای [علی محمد] بشارتی آمد. راجع به تصدی وزارت کشور صحبت شد؛ اظهار آمادگی کرد. گفتم پس از بررسی کامل اطلاع میدهم. دیروز آقای دکتر ولایتی خبر داده بود که آمادگی ندارد.
قائم مقام وزارت امورخارجه ترکیه آمد. راجع به امور امنیتی و همکاری دو کشور صحبت شد. نامه آقای [سلیمان] دمیرل، رئیس جمهوری را آورده بود.
عصر در جلسه هیأت دولت شرکت کردم. نیمه کاره به دفترم آمدم. آقای [علی] فلاحیان آمد. راجع به وزارت اطلاعات و وزارت کشور مذاکره کردیم. نامهای با امضای یکصدوهشتادوهشت نفر از نمایندگان مجلس رسید که آقای [محمدرضا] باهنر را برای وزارت کشور پیشنهاد کرده بودند. بلافاصله پیام چند نفر از امضاکنندگان رسید که
گفتهاند به خاطر رودربایستی امضا کردهاند و موافق نیستند.
تا ساعت نُه کارها را انجام دادم و به خانه آمدم. عفت و بچهها برای شرکت در ضیافت بانک مرکزی و دیدن موزه جواهرات رفته بودند.