خاطرات روزانه / آیتالله هاشمی رفسنجانی/ سال 1372 / کتاب «صلابت سازندگی»
سهشنبه 12 مرداد 1372 | 14 صفر 1414 3 آگوست 1993
هشتونیم به دفترم رسیدم. برای شرکت در مراسم تنفیذ ریاست جمهوری به دفتر رهبری
رفتیم. قبلاً روسای دیگر قوا را به جلسه فرستادند و وقتی که جلسه آماده شد، من و آیت الله خامنهای وارد شدیم.
تشریفات رسمی سرود و قرآن و گزارش وزیر کشور و قرائت متن حکم توسط احمدآقا و دادن حکم توسط رهبر[1] و صحبت من[2] و سرانجام صحبت مفصل رهبری و ختم جلسه؛ مجموعاً منظمتر از گذشته بود.
به دفترم برگشتم. آقای ناطق نوری برای مشاوره دربارة کابینه آمد. شورای الگوی مصرف جلسه داشت و بقیه پیشنهادها را تصویب کردیم و کار تعیین الگو در تمام موارد تمام شد. آقای [حسین] ایرانی، نماینده قم آمد. بر سرعت بیشتر ساخت سد پانزده خرداد تأکید داشت.
عصر وزیر فرهنگ مراکش آمد و نامه آقای ملک حسن دوم را آورد. مذاکرات دربارة توسعه همکاری دو کشور و ارتباط بیشتر علمی برای تقویت شیعه و سنی بود. از سفر فاطی و همراهان به مراکش تشکر کرد. من هم متقابلاً از پذیرایی گرم آنها تشکر کردم.
آقای [سید محمد] جهرمی، استاندار فارس آمد. با توجه به مخالفت نمایندگان زیادی از مجلس با وزارت آقای [عبدالله] نوری، پیشنهاد آقای فلاحیان را برای وزارت کشور داشت. آقای [محمدرضا] باهنر آمد. راجع به کابینه و به خصوص وزارت بازرگانی، جهادسازندگی و کشور حرف داشت.
بنا بود شورای عالی اداری جلسه داشته باشد که به خاطر مشکل نصاب لغو شد. تلفنی با آیت الله خامنهای دربارة کابینه صحبت کردم. تا ساعت نُه شب در دفترم کار کردم و به خانه آمدم.
[1] - متن کامل سخنرانیهای مراسم تنفیذ حکم ریاست جمهوری آیتالله هاشمی رفسنجانی، به جهت اهمیت در بخش ضمایم همین کتاب چاپ شده است. در بخشی از حکم تنفیذ حضرت آیتالله خامنهای، رهبرمعظم انقلاب آمده است: «خدا را شکر که اراده و رأی ملت عزیز، بار امانت و مسئولیت الهی را بر دوش توانای مردی بزرگ از فرزندان اسلام و حواریین امام عظیمالشأن، عالمی مجاهد و فقیهی اسلامشناس و سیاستمداری هوشمند و مدیری دردآشنا و دلسوز قرار داد.»
[2] - آقای هاشمی گفت: «صمیمانه تشکر میکنم از این جهت و ابراز اعتمادی که امروز از قلم رهبر بزرگوار انقلاب در این محمل اسلامی و ملی شنیدیم. حکم حکیمانهای که راهنمای دوران مسئولیت بنده و همکارانم خواهد بود. آنچه که مایة شرمندگی من است، تعبیرات خاصی است که از قلم ایشان دربارة بنده ناچیز صادر شده که من خودم را واقعاً لایق این همه اعتماد و تأیید نمیبینم؛ اما مطمئن هستم که ایشان ذرهای بر خلاف آنچه که فکر میکنند و قبول دارند، چیزی بر قلمشان جاری نمیشود. در اینجا احساس عمیقمان را در مورد جای خالی امام باز هم داریم و نمیشود ما اجتماعی داشته باشیم که سابقهای از حضور امام، به نحوی در آن باشد و ما به آن فضای ملکوتی آن زمان برنگردیم و متأسف نباشیم، از اینکه دستمان از دامان ایشان کوتاه است. خوشبختانه امروز بنده در مقابل روح بزرگ آن بنیانگذار عظیمالقدر این بنیان، سرفرازم و همچنین مسئولان کشور و مردم ما از جهات زیادی و همچنین خودمان را در مقابل فدارکاریها، ایثارها و جانبازیهای شهدای گرانقدر انقلاب، جانبازان بزرگوار، آزادگان سرفراز و همه ایثارگران و همچنین خانوادههای صبور و مقاوم و متدین و در صحنه آنها که برای این انقلاب بیش از ما سرمایهگذاری کردهاند، سرافراز میدانیم، چون میبینیم آنچه که برای آن آنها جان باختند و ایثار کردند، ما فراموش نکردهایم. از ملتمان هم صمیمانه بهخاطر این اعتمادی که بعد از این دوران سخت بخش اول بازسازی تجدید کردند، تشکر میکنیم.» رجوعکنید ← کتاب«هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1372، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.