دوشنبه 14 تیر 1372 | 14 محرم 1414 5 جولای 1993
به خاطر در پیش داشتن سفر به ترکیه ملاقات نگذاشته بودم و بیشتر به انجام کارهای دفتر پرداختم که کاری بر زمین نماند. چمدان را بستم و از استخر هم استفاده کردم. تذکراتی به دفترم دربارة برنامه سفرم دادم.
ظهر فاطی آمد. با سعید، علی، سارا و کاظم عازم لیبی، مراکش و تونساند. دوهزار دلار به او دادم و توصیه کردم که در هزینه صرفه جویی کنند؛ گرچه ذاتاً صرفهجو و قانع است.
ساعت پنج بعد از ظهر به فرودگاه رفتیم. آقای [محمد] نوازشریف، نخستوزیر پاکستان در راه سفر به استانبول در مهرآباد فرود آمد. دکتر حبیبی [معاون اول رییسجمهور] استقبال کرد و سپس با من مذاکراتی داشت. از آینده پاکستان نگران است و از موضع ما ناراضی است. تا پای پلکان هواپیما بدرقهاش کردم. سپس به پاویون برگشتم. مصاحبهای کردم[1] و با مراسم رسمی و بدرقه جمع زیادی از شخصیتها، ساعت بیست دقیقه به هفت، برای شرکت در اجلاس سران کشورهای عضو اکو، به سوی استانبول پرواز کردیم. محسن و مهدی و دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای عالی امنیت ملی]، [سیدمحمود] دعایی، [نماینده تهران]، [علیرضا] معیری، [مشاور امور بینالملل رئیس جمهور]، [محمدهادی] نژادحسینیان، [وزیر صنایع سنگین]، محسن رضایی، [فرمانده کل سپاه پاسداران] و دکتر [محمدحسین] عادلی، [رئیس کل بانک مرکزی و بعضی از کارکنان دفتر و محافظان همراه بودند.
با دو ساعت و پنجاه دقیقه پرواز، حدود ساعت نُه شب، نزدیک غروب در فرودگاه استانبول فرود آمدیم. تفاوت افق تهران و استانبول، یک ساعت و نیم است. هوای اینجا از تهران خنکتر و مرطوبتر است.
بعد از استقبال رسمی آقای سلیمان دمیرل، رئیس جمهور و سان و سرود و گفتن «مِرحبا عِسکر» [= سلام سرباز]، برای تشویق نظامیان تشریفات، با جمعی از همراهان، با هلیکوپتر در کنار بُسفُر نزدیک اقامتگاه فرود آمدیم. جمعی از همراهان با ماشین به هتل منتقل شدند. بقیه مهمانها هم که قبلاً همگی رسیده بودند، همانجا بودند. محل اجلاس هم همانجا بود.
شب برنامهای نداشتیم. مقداری با سران حرف زدیم. با محسن و مهدی شام خوردیم و دیر وقت خوابیدم. مقداری وقت صرف دیدن کانالهای متعدد تلویزیون ترکیه کردم. نزدیک سی شبکه تلویزیونی متنوع در هتل قابل رؤیت است.
[1] - رجوعکنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، مصاحبههای سال 1372»، دفتر نشر معارف انقلاب،1394.