یکشنبه 30 فروردین 1371| 15 شوال 1412 / 19 آوریل 1992
هلیکوپتر در حیاط استانداری نشست و از همینجا به محل کشتیسازی خلیج فارس پرواز کردیم. آقایان [هادی] نژادحسینیان، [وزیر صنایع سنگین] و [جلیل] خُبره توضیحات دادند. طرح وسیع و عظیمی است. مقداری قبل از انقلاب و بخشی از آن، بعد از انقلاب ساخته شده است. با تخلف پیمانکاران کره جنوبی ناتمام مانده است. با تکمیل طرح، میتواند در سال دویست و بیست هزارکشتی بزرگ و کوچک تعمیر کنند و چند کشتی بسازد.
از حوضچه عظیم و دو هزار و پانصد متر اسکله و موج شکن و همچنین از بالابر کشتی آسانسوری و حوضچه شناور و کارگاههای کشتیسازی و کشتی صیادی مونتاژ ایران که خیلی پیشرفته و جالب است، بازدید کردیم.[1] از برنامه کوبیدن و تحکیم زمین که به وسیله ضربهای سی تنی که از ارتفاع سی متری با جرثقیل رها میشوند، در حال اجرا دیدن نمودیم. در حال آموزش تکنولوژی آن از آلمان هستیم. زمینها را برای ایجاد تأسیسات کشتیسازی در روی زمینهای باز گرفته شده از دریا آماده میکنند. گفتم برای نیازهای ارزی از فاینانس استفاده شود.
با هواپیما به بندر لنگه رفتیم. در خیابانهای مسیر، مردم استقبال گرمی داشتند. یکسره به ورزشگاه شهر رفتیم. آقای [سیدمحمدجواد] رُکنی، امام جمعه خیرمقدم گفت. من هم صحبت کردم و وعده ارزانشدن آب بها را دادم؛ اکنون هر مترمکعب 35 تومان است؛ چون با آب شیرینکن تحصیل میشود. قرار شد پانزده تومان بگیریم. از همزیستی مسالمتآمیز شیعه و سنی در آنجا قدردانی کردم.[2] از گمرک
و بندر بازدید کردیم. قول کمک به اصلاح بندر را دادم. به بندرعباس برگشتیم.
عصر خانواده شهدا و طلاب زن و مرد آمدند. برایشان صحبت دلگرمکننده نمودم.[3] به بندر شهید باهنر که بندر صادراتی است، رفتم. سپاه قسمتی از اسکله و انبارها را اشغال کرده و مشکل به وجود آمده است. با چند نفر از لنج داران صحبت کردم و انبارها را دیدم. برای سخنرانی به استادیوم تختی رفتیم. امام جمعه خیرمقدم خوبی گفت. مردم خیلی گرم استقبال کردند. خیلی آمده بودند، با اینکه دیروز هم آمده بودند، ولی من بهدلیل مشکل پروازی هلیکوپترها نیامدم؛ مفصلاً صحبت کردم.[4]
شب جلسه شورای اداری استان بود. همه مدیران استان و نمایندگان بودند. [آقای احمد خرم]، استاندار، اوضاع استان را گزارش داد و و از خدمات انجام شده گفت و نمایی از استان موفق و رو به رفاه را ارائه داد؛ تا حدودی همین طور است. بعضی از نمایندگان که با استاندار خوب نیستند، بیشتر روی مشکلات تکیه کردند که حرف حسابی نداشتند. من هم صحبت کوتاهی دربارة اوضاع کلی اقتصادی و سیاسی کشور نمودم. چند نفر از مدیران هم حرف زدند. شام را دسته جمعی صرف کردیم. [آقای سید حسین مرعشی]، استاندار کرمان هم آمده بود و رفقای رأی نیاورده خودشان، مثل آقای [اسحاق] جهانگیری و [سیدمصطفی] ذوالقدر را دست میانداخت.
در گزارش آمده که در نقاط غربی و شمال غرب کشور، برف زیاد باریده و سیل آمده است؛ خدا به خیر گرداند.
[1] - آقای هاشمی در جمع کارگران گفت: «سازندگی هم مشکل است و هم زیبا و توانبخش است. ما دو سال پیش، اینجا برای بازدید آمدیم. کارهایی شروع شده بود و در فاصله این دو سال، تغییرات زیادی پیش آمده که البته هنوز به ثمر کامل نرسیده است. آن موقع چهره منطقه، خیلی نشان نمیداد، ولی حالا میشود چهره منطقه را بهتر دید. اینجا منطقه مهمی برای کشور ما هست. کشتیسازی خلیجفارس که دنیای وسیعی از تلاش است. مناطق خاص بندر شهید رجایی که همین حالا هم جزو مناطق بسیار فعال کشور ماست. پالایشگاه هشتم که هم زمینه صادرات فرآوردهها را دارد و هم نیاز داخل را تأمین میکند. پروژه بزرگ المهدی که در صنعت آلومینیوم برای کشور ما در آینده افتخاری خواهد بود. طرح بزرگ صادراتی و وارداتی بندر که نیاز جدی ماست، اگر ما این طرح را نداشتیم، یکی دو سال آینده حتماً در مضیقههایی قرار میگرفتیم که به آسانی نمیتوانستیم حل بکنیم. خوشبختانه نیروگاه هم همین جاست و چنین مجموعه صنعتی و اقتصادی در جاهای دیگر کشور نیست.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[2] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «اینجا نمونهای از همزیستی و همکاری محبتآمیز، مابین شیعه و سنی در طول دوران بعداز انقلاب مشاهده کردیم و این نشانی است از نجابت و روشنبینی مردم این شهرستان، چیزیکه سرمایه اصلی دنیای اسلام است. امروز مسلمانها بیش از هر چیز، احتیاج به همکاری و همدلی دارند که فِرَق مختلف اسلامی با هم برادر، صمیمی، همکار و معاون همدیگر باشند که بحمدالله این شهرستان با توجه به ترکیب جمعیتاش از چنین نعمتی برخوردار است و اگر در کل دنیای اسلام چنین وضعی باشد، آنچه که ما در بندر شما میبینیم، این مایه عظمت و اقتدار اسلام میشود. مسلمانها بیش از یک میلیارد جمعیت و از فرق گوناگون و مذاهب مختلف، اما همه پیرو قرآن و سنت پیغمبر هستیم و مشترکات. قبله، کتاب، خدا و پیغمبر ما یکی است. اختلاف نظرهایی هم هست. دشمنان ما کاری به اختلافات ما ندارند، کارشان به نقاط مشترک ماست. آنها با قرآن، قبله و وحدت ما مخالفاند که بحمدالله ما نیازی به نصیحت بیشتر در اینجا نمیبینیم، فقط بهعنوان تشکر از این روحیات خوب عرض میکنم. نقطه دومی که در این سفرم میخواهم عرض بکنم، تشکر از روحیات همیاری و خودیاری مردم این منطقه است. در اینجا بیشتر از سایر شهرستانها، مردم در امور عمرانی و سازندگی منطقه خودشان سهیم و شریک میشوند. این روحیه، بسیار باارزش است.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[3] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «روح و معنای جامعه انقلابی ما در تیپ شما منعکس است؛ خانوادهها و افرادی که عزیزترین موجودیشان را تقدیم انقلاب کردند و بعد از قربانی کردن سلامتیشان و یا عزیزانشان یا وقتشان در بیدادگاههای عراقیها در اسارت از دست رفت، اینها وجودشان هم شمع راه جامعه ماست و مردم از صبر و متانت و روحیه و زندگی شما درس میگیرند. جانباز جوانی که سلامتیاش را از دست داده است و امروز روی تخت یا چرخ یا با کسالت باید زندگی بکند، حتمآ رنج دارد، ولی خداوند رنج او را بیش از آنچه که ما فکر میکنیم، جزا خواهد داد و ما تکلیف دیگری داریم. خانواده شهید تحقیقاً به خاطر نبود فرزند یا همسر یا برادر متأثر است، گرچه سرفراز و مفتخر است و میداند که دادن شهید او را در ردیف کسانی برده است که تضمین سعادت دارند و اینها در قیامت شفیع دارند و خودشان هم شفیع ما هستند و آزادگانی که سالها در زندانهای عراق با آن عسرت گذراندند، تبدیل به فولاد آبدیدهای شدهاند که امروز حضورشان در جامعه ما الهامبخش است و نور میدهد، هم خانوادههایشان، هم خودشان و تأثر برای خانوادههایی که مفقود دارند که ما امیدواریم مفقودان اینها پیدا بشوند و به سلامت برگردند. این مجموعه، مجموعه الهامبخش و نورانی است که در جامعه ما وجود دارد و هر چند رنج دارند، اما رنجی است که مقدس است و مثل رنجهای معمولی و تصادفی نیست و خیلی تفاوت دارد با کسانی که رنجشان انتخابی باشد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393
[4] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «به خاطر تبلیغات انتخاباتی، کسانی در کشور برای اینکه به مردم بگویند ما دلسوز شما هستیم، نقاط ضعف را بزرگ میکنند که مردم بفهمند آنها مشکل اینها را درک میکنند. این تا حدی خوب است که حالت انتقاد هم دارد و مسئولین را به فکر چاره میاندازد، اما عیوبی هم دارد که خوبیها، موفقیتها و زحمات را و خدماتی که مسئولان زحمتکش شما و خود شما کشیدهاید، اینها را زیر سؤال میبرد و فراموش میکند. دشمنان ما هم درست از همین جا استفاده میکنند و در این چند هفته، همه حرف رسانههای خارجی این بود که چون مردم ایران، مشکلات دارند از انقلابشان دلسردند و در انتخابات شرکت نمیکنند. آن موقع هم ما حرفی نمیتوانستیم بزنیم، چون هنوز ثابت نشده بود، مردم دلسرد نیستند. انتخابات که شد، معلوم شد چقدر اینها راست میگویند و چقدر دروغ میگویند. این را دیگر خود شما میدانید و مردم ما خودشان که رفتند و رأی دادند، میدانند. نمیخواهیم ما برای آنها بگوییم که شما چه کار کردهاید. ما خودمان برایمان تحلیل قضیه روشن است و آن این است که مردم ضمن اینکه به طور جدی در زندگیشان، از گرانیها، از بخشی از کمبودها و از شرایط انقلاب مشکل دارند، خیلیها به خاطر آثار جنگ و آثار انقلاب، مشکلات مادی پیدا کردند، اما همه جا مردم میفهمند که اولاً با همه این مشکلات، کار خیلی بیشتر از قبل از انقلاب برای مردم شده است و دارد میشود و ثانیاً میفهمند که اگر مشکلی هست، چرا هست و ریشه مشکل کجاست و ثالثاً مطمئناً برنامههایی که نظام، دولت، مجلس و رهبرشان دارند، آیندهشان را به استقلال، عظمت و یک کشور مسلمان متعهد پیشتاز تبدیل خواهد کرد. اینها چیزهایی است که مردم را در صحنه نگه میدارد.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانیهای سال 1371»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1393