پنجشنبه 1 فروردین 1370 | 4 رمضان 1411 21 مارس 1991
ساعت سه و نیم بامداد برای صرف سحری بیدار شدم. از ساعت چهار صبح، ویژهبرنامة تلویزیون برای مراسم تحویل سال نو را دیدم و تا ساعت هفت و نیم که پیامهای نوروزی پخش شد، بیدار بودم.
پیش از تحویل سال، آیتالله خامنهای تلفن کردند و ضمن تبریک سال نو، خبر دادند که [آیتالله سیدابوالقاسم] خویی[1] در عراق بازداشت شدهاند و خواستند که دولت و شورای امنیت، عکسالعمل مناسب را بررسی کنند.
به [آقای علی اکبر ولایتی]، وزیر [امور] خارجه و دکتر [حسن] روحانی، [دبیر شورای امنیت ملی]، گفتم خبر را پیگیری و بررسی کنند و نظر بدهند. معلوم شد دیشب تلویزیون بغداد، جلسه ملاقات صدام حسین و آیتالله خویی و بخشی از مذاکرات را پخش کرده است. در این ملاقات، آقای خویی به نحوی عمل مردم [شیعیان جنوب عراق] را محکوم و اقدامات حکومت بغداد در سرکوب قیام مردم را تایید کردهاند.
ظهر این مطلب را با رهبری در میان گذاشتم. با توجه به اینکه قاعدتاً این ملاقات و مصاحبه، تحت فشار و ارعاب بوده است[2]، تصمیم براین شد که اعتراض شود. دستور دادم وزارت امورخارجه، کاردار عراق را احضار و رسماً اعتراض کند و از طرف دفتر رهبری هم بیانیهای صادر شود.
به دیدار [بانو خدیجه ثقفی]، همسر امام[3] رفتم. عفت هم بود. احوالپرسی کردیم؛ ضعف دارند. افطار بچهها و بستگان آمدند.
[1] - آیتاللهالعظمی حاج سید ابوالقاسم خویی (1278 – 1371) از مراجع بزرگ شیعه ساکن نجف اشرف بود. ایشان در بسیاری از علوم اسلامی رایج در حوزههای علمیه، از اساتید مسلم به حساب میآمد. شکوفایی حوزه نجف مرهون زحمات و فعالیتهای علمی آن مرجع بزرگ بود. فتوای تاریخی در مبارزه با کمونیسم، حکم به حرمت شرکت در حزب توده، مبارزه با نفوذ صهیونیسم در ایران، استقامت در برابر فشارهای رژیم صدام و حمایت از قیام شیعیان عراق از فعالیتهای سیاسی و مبارزاتی ایشان به شمار میرود. آقای خویی در روز 17 مرداد 1371 در سن 93 سالگی به علت بیماری قلبی در کوفه درگذشت. آیتالله خویی به تأسی از آیتالله بروجردی، مراکز شیعی را در جهان گسترش داد و در حال حاضر بزرگترین موسسات فرهنگی در شهرهای بزرگ جهان از جمله در لندن، پاریس، نیویورک، لسآنجلس، بیروت، بمبئی، کراچی، بانکوک، مونترال و داکا به همت ایشان ایجاد شده و فعالیت میکند.
[2] - آیتالله خویی پس از شکست انتفاضه شعبانیه در عراق، به دلیل حمایت از قیام مردم و تعیین شورای رهبری، توسط حزب بعث دستگیر و به بغداد فرستاده شد. پس از دو روز بازداشت، ایشان را به اجبار نزد صدام حسین بردند و فیلم این دیدار از تلویزیون پخش شد. آیتالله خویی برای حفظ جان مردم و علمای شیعه و حوزه نجف به این دیدار و مصاحبه اجباری تن داده بود. اندکی پس از پایان جنگ عراق با ایران، نارضایتی شدید ضد دولتی به سلطه بعثیها در عراق بروز کرد. نیروی هوایی عراق بارها ناراضیان شیعی جنوب این کشور را بمباران کرد. این اقدامات کمکی به توقف اعتراضها نکرد، بلکه نارضایتی گستردهتری با آغاز حمله عراق به کویت، به ویژه پس از شکست صدام از نیروهای ائتلاف به وجود آمد. در مدت زمان کوتاهی، قیام به شهرهای زیادی گسترش یافت، به گونهای که بصره به تصرف و کنترل انقلابیون شیعی درآمد. آنها حتی توانستند تا 30 کیلومتری بغداد پیش بروند. جرج بوش(پدر)، رییس جمهور وقت آمریکا از مردم عراق خواست تا خود سرنوشت خویش را به دست گیرند و صدام را مجبور به استعفا کنند. شیعیان به تصور اینکه صدام پس از شکست در کویت، در حال فروپاشی است، قیام کردند، اما صدام به صورت وحشیانهای قیام مردم را به خاک و خون کشید و سرکوب کرد. فقدان رهبری متمرکز و واحد، ضعف رهبران قیام در سازماندهی مردم، عدم وحدت شیعیان، فعالیت سرویسهای جاسوسی در برهم زدن اتحاد بین مجاهدین عراقی از طریق شایعه پراکنی، ترور، کنترل و قطع ارتباطها از دلایل شکست قیام انتفاضه شعبانیّه عراق محسوب میشود. آمریکا برخلاف مواضع تحریکآمیز خود برای قیام علیه صدام، مردم را در مصاف با دیکتاتور خونریز عراق تنها گذاشت.
[3] - بانو خدیجه ثقفی، معروف به قدس ایران (1292 – 1388) دختر آیتالله ثقفی تهرانی بود و در سال 1308 با امام خمینی (ره) ازدواج کرد. او براثر خوابی که در آن پیامبر اکرم(ص) و ائمه اطهار علیهم السلام را دیده بود، باÃ Ä ازدواج با ایشان موافقت کرد. ثمرة این ازدواج آیتالله سید مصطفی خمینی و حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی و سه دختر به نامهای صدیقه، فریده و زهرا بود. بانو ثقفی در اول فروردین 1388 در سن 96 سالگی در تهران درگذشت و در حرم مطهر حضرت امام در کنار همسر و فرزندش دفن شد.