خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
جمعه 7 تیر | 15 ذیحجه 1411 28 ژوئن 1991
صبح زود، بچهها برای استقبال مادرشان به فرودگاه [مهرآباد] رفتند. ساعت شش به خانه آمدند. امروز تا عصر، عفت و فاطی مرتباً از لیبی صحبت میکردند؛ از پذیرایی لیبیاییها راضیاند. خانم قذافی، همه جا آنها را همراهی میکرده و به خیلی از جاها بردهاند. [معمر] قذافی، [رهبر لیبی] هم دو بار با آنها ملاقات داشته و استقبال و بدرقه گرم بوده و اخبارشان را مرتب در رسانهها میآوردند.
روز آخر، خانم [فتحیه] قذافی به صورت اشاره گفته است، از برخورد اول ایرانیها با سرگرد [عبدالسلام] جلّود، [مرد شماره 2 لیبی]، این نگرانی درآنها بوجود آمده که به انتقام گم شدن امام موسی صدر، با رهبران لیبی برخورد شود و به همین دلیل خود قذافی به ایران نیامده است.
در سوریه هم خانم [انیسه مخلوف، همسر] حافظ اسد از حضورشان مطلع شده و مهمانی داده و بدرقه کرده است. به نظر میرسد، اینگونه رفتوآمدهای خانوادگی، برای تعمیق روابط کشورها مفید باشد؛ روابط خشک دولتی را عاطفی میکند.
عصر دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] آمد. گزارش سفر حج و ملاقات با مقامات عربستان سعودی و همچنین سفر به ژنو و لندن را داد. درباره مذاکره با فرانسویها، آلمانیها و ترکیه و مسائل دیگر صحبت کردیم. در مورد اخراج یکی از دیپلماتهای مشکلدار ترکیه صحبت شد؛ در ارتباط با اخراج امام جماعت مسجد شیعیان در استانبول است.
این روزها، در گزارشها و اخبار، مسائل شورش در الجزایر و تجزیهطلبی دو جمهوری اسلوونی و کرواسی و همچنین یوگسلاوی و درگیریهای مسلحانه است.