خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
سهشنبه 28 خرداد | 5 ذیحجه 1411 18 ژوئن 1991
آقای [علیمحمد] بشارتی، [قایم مقام وزیر امورخارجه]، اطلاع داد که دیشب دکتر ولایتی در ساعت دو بامداد، با [ملک فهد] شاه عربستان ملاقات کرده است و پیام من را مبنی بر لزوم همکاری بیشتر با حجاج ایرانی، برای برگزاری مراسم برائت و انتخاب جای مناسب داده و قرار شده است، امروز وزیران امورخارجه دو کشور بعد از بازدید دو محل مورد پیشنهاد ما و آنها، قضاوت کنند.
تلفنی با آیتالله خامنهای مذاکره کردم. گفتند قرار این است که همة اصرارها بشود؛ اگر طرف نپذیرفت، مراسم در همان محل مورد قبول آنها انجام شود و به هر حال خط قرمز، درگیری و نزاع است که به آن نزدیک نمیشوند.
[آقایان احمد عبدالعزیزالعام و هوالی مینک]، سفیران جدید بحرین و چین برای تقدیم استوارنامه آمدند. [آقای سی آزا]، سفیر اسپانیا که مُقدمالسفرا هم بود، برای خداحافظی آمد.
جمعی از زلزله زدگان گیلان، همراه با علما و مسئولان و نمایندگان آمدند. [آقای علیرضا تابش]، استاندار گزارش داد و من برایشان صحبت کردم. از صبر آنها و تلاشهای مسئولان و پیشرفت بازسازی تشکر کردم.[1]
آقای [مسیح] مهاجری، [مشاور اجتماعی رئیسجمهور] آمد و گزارش سفر به اروپای شرقی و ترکیه را داد. آقای [سید ابوالفضل] موسوی [تبریزی][2]، دادستان کل کشور آمد. وضع زندگی و سابقه خود را گفت و از اینکه پس از انتصاب به دادستانی، حرفهایی علیه ایشان مطرح شده و صحبت از رسیدگی به وضع مالی ایشان در دادگاه [ویژه] روحانیت شده است، گله کرد؛ ایشان را تقویت روحی کردم و قول حمایت دادم.
عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی، جلسه داشت. آییننامه مدیریت دانشگاهها و تعیین اعضای هیئت امناء در دستور بود. سرشب به خانه آمدم. در شمیران باران باریده است.
عصر آقای ریشهری و آقای ولایتی از مکه تلفن کردند و خبر موافقت شاه عربستان با محل مورد نظر بعثه برای مراسم را دادند و از پیام من تشکر کردند. گفتند ملک فهد گفته به احترام پیام من، این موافقت را نموده است. نزدیک غروب از دفتر رهبری اطلاع دادند که مراسم به خوبی برگزار شده است.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «ماجرای زلزله پارسال یک امتحان بزرگ الهی برای ما بود. هر تعبیری که بکنیم، همه چیز را نمی رساند. نمی توانم بگویم مردم آنجا از لحاظ روابطشان با خدا و زندگی خاصی که آنها دارند، مستحق یک تنبیه بودند. نمی توانم بگویم مدیران کشور و مسئولان کشور، مستحق یک عقوبت الهی بودند که خداوند ما را تنبیه بکند. این سنت جاریه الهی است، در خلقش که امتحان میکند. امتحان الهی، جنبههای الهی فقط نیست، جنبههای مثبت آن که ما نمی فهمیم زیاد است. این امتحانات مال آدمهای بد نیست. از داخل اینها خداوند صابرین را بشارت میدهد.»
[2] - آیت الله سید ابوالفضل موسوی تبریزی (1314- 1382)، عضو جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، از شاگردان مورد اعتماد آیت الله سیدکاظم شریعتمداری بود که در دوران مبارزه با نهضت امام خمینی همراهی می کرد. ایشان در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی نماینده مردم تبریز در مجلس شورا اسلامی، نماینده مجلس خبرگان قانون اساسی، رییس دیوان عدالت اداری و مدتی داستان کل کشور بود.