خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
چهارشنبه 1 خرداد | 7 ذیقعده 1411 22 می 1991
دیشب آخر وقت خبر رسید که راجیوگاندی[1]، [نخست وزیر سابق هند]، در اثر انفجار بمبی کشته شده و [منگیستو هایله] ماریام، رئیسجمهور اتیوپی هم فرار کرده است.
ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. آقای [صبغتالله] مجدّدی، رئیس دولت موقت [ائتلاف هفتگانه مجاهدین] افغانستان با جمعی دیگر آمدند؛ با [گلبدین] حکمتیار، [رهبر حزب اسلامی افغانستان] و [عبدالرسول] سیاف، [رهبر حزب اتحاد اسلامی]، اختلاف پیدا کرده است و پاکستان از آنها حمایت میکند. پیشنهاد اتحاد با احزاب شیعه را دارند که در مقابل آنها به اکثریت برسند.
خبر دادند که رژیم کابل در ایالت هممرز ایران، حملات شدیدی را علیه مجاهدین شروعکرده است و احتمال میدهد طیارههای روسی به کمک [محمد] نجیب [الله]، [رئیسجمهور افغانستان] آمده باشند؛ ترجیح میدهند این مسئله با یک راهحل سیاسی ختم شود.
مصاحبهای درباره «اروندرود» انجام دادم. شورای عالی اداری جلسه داشت. درباره تأسیس مجمتعهای اداری در استانها بحث شد که ناتمام ماند. به آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رئیسجمهور]، گفتم برای بررسی وضع آوارگان [عراقی] به غرب کشور سفر کند.
عصر محسن [هاشمی، رئیس دفتر بازرسی رئیسجمهور] آمد وگزارش بازرسی از راه آهن و... داد. معتقد است که باید به توسعه خطوط راهآهن اولویت داده شود و از امکانات موجود هم بهینه استفاده شود. دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] آمد و گزارش سفر به کشورهای مالزی، استرالیا و زلاندنو را داد.
امروز هیئت دولت جلسه داشت. بحث درباره تعیین «لواسانات» بهعنوان مرکز
سیاسی کشور بود که تصویب نشد. قرار شد بررسی برای کاربری ادامه یابد؛ بیشتر [اعضای هیئت دولت]، طرفدار اصلاح ساختار شهر تهران، بهجای انتقال پایتخت بودند.
از آیتالله خامنهای تلفنی احوالپرسی کردم؛ معلوم شد ضمن صحبت امروز برای اعضای بعثه حج، دچار ضعف شدید شدهاند؛ توصیه به احتیاط نمودم. ساعت نُه و نیم شب به خانه آمدم.
[1] - راجیو گاندی، 46 ساله، رهبر حزب کنگره، که در خلال سالهای 1984 تا 1989 نخستوزیر هند بود، در جریان انفجار بمب در یک میتینگ انتخاباتی، در جنوب این کشور به قتل رسید. مادر وی، خانم ایندیرا گاندی، نخست وزیر وقت هند نیز در سال 1984 توسط عناصر افراطی ترور شد و به قتل رسید.