خاطرات
  • صفحه اصلی
  • خاطرات
  • خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

  • دوشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۷۰

 دوشنبه 30 اردیبهشت |  5 ذیقعده 1411 20 می 1991

 

 ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. گزارش‌ها را خواندم و کارهای مانده از دیروز را انجام دادم. دکتر [عباس] شیبانی، [نماینده تهران] آمد و برای بیمارستان‌ها کمک خواست. انصاری نماینده آبادان آمد. برای اروندکنار کمک خواست و علیه آقای رشیدیان نماینده دیگر آبادان و همچنین فرماندار آبادان انتقاد داشت؛ کمک کردم. آقای [سید خلیل] موشح، نماینده بندر انزلی آمد. برای عمران بندر و تقویت توریسم برای شهر استمداد کرد؛ از رادیکال‌ها انتقاد داشت.

آقای شهرکی نماینده زابل آمد. برای عمران زابل و راه انداختن سازمان عمران سیستان استمداد کرد و برای ساخت دانشگاه پیام نور زابل کمک گرفت. آقای قریشی نماینده خمین آمد. از سیاست‌های دولت تمجید کرد و برای عمران روستاهای خمین استمداد کرد. کمک مختصری برای ازدواج پسرش دادم.

آقای [سید منصور] رضوی، [معاون رئیس‌جمهور و دبیرکل سازمان امور اداری و استخدامی] آمد. برای کارهای اداری درباره تأمین اجتماعی و هماهنگی وزارتخانه‌های صنعتی و... مذاکره شد.

جمعی از صیادان همراه وزیر جهاد [سازندگی] آمدند. گزارش عملکرد دادند و نیازها را گفتند؛ صحبت کردم و تشویق‌شان نمودم.[1] ظهر یاسر برای استفاده از جکوزی برای نرم کردن اعصاب پایش که در اثر ضربه حادثه قایق کم تحرک شده آمد.

عصر در جلسه شورای اقتصاد شرکت کردم. تصویب مجمع بندر آزاد قشم و مسائل آب بها و قیمت گوشت و... در دستور بود. نزدیک غروب، آقایان [علیرضا] معیری و [عبدالله] نوری [وزیر کشور] برای مذاکره درباره مقدار کمک آلمان به آوارگان آمدند. نامه صدر اعظم آلمان رسیده و ادعا دارد که با 124 پرواز، یکهزار و ششصد تن کمک فرستاده‌اند، علاوه بر هفتصد تن کمک که سفیرشان از داخل ایران تهیه کرده است. آمار وزارت کشور ما خیلی کمتر از اینهاست؛ قرار شد برای کشف حقیقت پیگیری شود. آقای [حسین] کمالی، [وزیر کار و امور اجتماعی] آمد. برای کارهای وزارت کار مذاکره شد. به خانه رسیدم.

 

[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «قدر مسلم این است که تا به حال، چه قبل از انقلاب و چه بعد از انقلاب، ما در مورد صیادی و استفاده از دریا به نقطه مطلوب نرسیده‌ایم و دریا از قلمروهای کاملاً فتح نشده ماست، که با سواحل طولانی که در شمال و جنوب داریم، این باید جزو خسارت‌ها محسوب شود و قطعاً ما باید در آینده‌مان بهای بیشتری به بهره‌گیری از دریا را بدهیم. به همین دلیل یکی دو سال پیش به فکر افتادیم که شیلات را به جهاد سازندگی بدهیم. چون جهاد در دوران بعد از انقلاب، همه جا حلال مشکلات کشور بود و هر جا مشکلی داشتیم، جهادی‌ها آمدند، حل کردند، حتی در جنگ برای زدن سنگرها و کارهای مهندسی جنگ. امید زیادی داریم به اینکه روزی این عقب‌ماندگی را با دست مدیران فعال جهادمان بتوانیم جبران بکنیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی های سال 1370»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1392