خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
پنجشنبه 5 اردیبهشت | 10 شوال 1411 25 آوریل 1991
[آقای سید محمد خاتمی]، وزیر [فرهنگ و] ارشاد [اسلامی] و مدیران و نمایندگیهای فرهنگی خارج از کشور آمدند. گزارش دادند و من هم برایشان صحبت کردم.[1] گفتند اخیراً میدان کار در خارج برای آنها باز شده است. بعداً آقای سراج [الدین موسوی] آمد و برای ساخت مدرسه در پاکستان استمداد کرد.
آقای [محمد محمدی] ریشهری، [نماینده ولی فقیه و سرپرست حجاج ایرانی] آمد. راجع به سیاستها در برگزاری مراسم حج مشورت کرد و نظر خواست. از بینظمی وضع بعثه در گذشته گفت. [آقای غلامرضا آقازاده]، وزیر نفت آمد. گزارش کار داد و از کنفرانس نفت در اصفهان گفت. ظهر عفت و فاطی آمدند.
عصر [آقای کچه چیلر]، وزیر انرژی ترکیه، برای تمهید مقدمات سفر من به ترکیه آمد. دعوت کتبی آقای تورگوت اوزال، [نخست وزیر ترکیه] را آورد و خواست که قرارداد انتقال گاز و برق بین دو کشور را جدی بگیریم؛ قبول کردم.
[آقای حسین صادقی]، سفیرمان در کویت آمد. گزارش وضع کویت را داد و برای تعمیر سفارت کمک خواست و برای آمدن بعضی از آوارگان عراقی موجود
در کویت به ایران اجازه خواست.
شب با رهبری برای مشورت درباره مسائل قابل بحث در مسافرت من به سوریه و لبنان جلسه داشتیم. درباره آینده عراق، اسرا و لبنان مذاکره کردیم؛ توافق نظر داشتیم. دیروقت به خانه آمدم. کمی با عفت و مهدی و یاسر صحبت کردم.
[1] - در بخشی از این سخنرانی آمده است: «شما رسولان پیام انقلاب و اسلام هستید. حضور نمایندگان فرهنگی در خارج کشور به منظور ترویج فکر انقلاب اسلامی، رخدادی لذت بخش و فرصت مناسبی است که بتوانیم در نقاطی که همیشه از قلمرو تبلیغات ما خارج بوده، وارد شویم و به تکلیف الهی و مسئولیتمان در این شرایط حساس عمل کنیم.» رجوع کنید ← کتاب «هاشمی رفسنجانی، سخنرانی های سال 1370»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1392