خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
شنبه 3 اسفند | 18 شعبان 1412 22 فوریه 1992
ساعت هشت و نیم صبح به دفتر رسیدم. جمعی از سران مؤتلفه و انجمنهای اسلامی اصناف آمدند. مطابق معمول از وزارت بازرگانی و مالیات و کارهای شهردار انتقاد داشتند؛ بدون راه حل مشخص.
آقای [علی اصغر] باغانی آمد. از کندی کار شورای انتخاب خبرگان، بدون مدرک و دلیل انتقاد کرد و گفت میخواهد در سبزوار کاندیدای انتخابات شود و از سیاستهای دولت تعریف کرد و دعا.
رئیس سازمان بهزیستی و معاونان آمدند و برای اجرای طرحهای اشتغالزا کمک خواستند. پیشنهاد ادغام سازمانهای موازی حمایتی را دارند. آقایان آخوندی، کتابفروش و خاموشی آمدند و برای مدرسه علمیه جدید الاحداث و تأمین کاغذ کمک خواستند و از سیاستهای دولت تشکر کردند.
عصر دکتر [محسن] نوربخش و [مهدی] نواب آمدند و در مورد اصلاح ساختار شرکت کروپ آلمان نظر خواستند. ما دارای 25 درصد سهام آن هستیم و بناست با شرکت تین ادغام شود. دکتر [حسن] روحانی آمد و راجع به ضرورت نوعی گفتوگو با آمریکا بر سر مسائل مشترک مثل عراق گفت.
شب شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. بحث برسر آینده عراق و احتمال کودتا یا جایگزینی معارضان و برنامه ما در این مورد بود که ناتمام ماند. شب به خانه
آمدم. در بین راه، احمد آقا با من بود و نظراتی درباره سفر آیتالله خامنهای به قم داشت.