خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

 سه‌شنبه 3 اردیبهشت |  8 شوال 1411 23 آوریل 1991

ساعت هفت و نیم به دفترم رسیدم. ساعت نُه صبح، جمعی از مسئولان جامعه اسلامی دانشجویان آمدند. هدف و مشی خود را گفتند و برای فعالیت‌هایشان استمداد کردند. از انحصارطلبی دفتر تحکیم وحدت و حمایت آن‌ها از سوی وزارت علوم گله داشتند. برای آن‌ها صحبت کردم و قول بررسی کمک دادم.[1]

[آقای ویلیام گونته]، رئیس مجلس سیرالئون آمد. نامة رئیس‌جمهورشان را آورد و برای دفاع در مقابل خطر حمله شورشیان لیبریایی به کشورشان استمداد کرد؛ قول کمک دادم.

اعضای هیئت مدیره جامعه الزهراء (س) آمدند. گزارش وضع تحصیلی خانم‌ها را دادند و برای حل مشکلات استمداد کردند؛ قول کمک دادم. [آقای جبرائیل امینو]، وزیر نفت نیجریه آمد. نامة رئیس‌جمهورشان را آورد و از نقش ما در بحران خلیج فارس و مسئله عراق تمجید نمود و خواستار جدیت بیشتر برای ایجاد آرامش شد.

ظهر، محسن، [رئیس دفتر بازرسی رئیس‌جمهور] آمد. گزارش سفر به کره‌جنوبی را داد؛ تحت تأثیر موفقیت صنایع کره قرار گرفته است و پیشنهاد همکاری بیشتر دارد.

عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره آوارگان عراقی و پیشنهاد ایتالیا و فرانسه برای ایجاد اردوگاه در ایران یا عراق، بحث و تصمیم‌گیری شد. شب مجمع تشخیص مصلحت برای حل مشکل بازسازی جلسه داشت. [خانم دانیل میتران]، همسر رئیس‌جمهور فرانسه، مهمان عفت بود.