خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
شنبه 14 دی | 27 جمادی الثانی 1412 4 ژانویه 1992
دیشب برف خوبی باریده است. کسالت عفت ادامه داشت. تنهایی صبحانه خوردم و برای عفت شیر گرم کردم.
ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. آقای [حسین] محلوجی، [وزیر معادن و فلزات]، مدیرعامل کارخانه ذوب فولاد اصفهان و مدیرعامل فولاد مبارکه آمدند. برای انعقاد قرارداد توسعه فولاد اصفهان با ایتالیا، اجازه خواستند؛ گویا طرحی که ایتالیاییها قرار بوده، قبل از تجاوز عراق به کویت، برای بصره اجرا کنند و اکنون فسخ شده، میخواهند با بهای کمتر به ما بدهند. راجع به فولاد مبارکه و هزینههای ارزی آن مذاکره شد؛ بهنظرم خیلی زیاد است و نیاز به توضیح دارد.
دکتر ملکی و برادرش آمدند؛ هر دو پزشک هستنند و در کانادا کار میکنند. گفتند در ایران از داروهای مدرن استفاده نمیشود. از ضرورت استفاده از ابزار پیشرفته پزشکی و داروهای مدرن و تخصص بالای ایرانیهای موجود در خارج گفتند. برادرش تقاضا دارد که کمک کنیم، با بورس دولتی در دانشگاه کانادا ادامه تحصیل بدهد.
دکتر [حسن] حبیبی، [معاون اول رئیسجمهور] برای امور جاری کشور و تأسیس واحد اطلاع رسانی در نهاد آمد. دکتر [محمدحسین] عادلی، [رئیس بانکمرکزی] آمد. گزارشی از وضع ارز و ریال داد و برنامه کنترل نقدینگی را گفت. در مورد پشتیبانی از همکاریهای اقتصادی و تجاری با جمهوریهای مسلماننشین شوروی سابق صحبت شد.
عصر تا ساعت شش کار کردم. شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. درباره مقابله به مثل در مقابل شیطنتهای فرانسه و سوییس صحبت شد.[1] بعد از جلسه با دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] و فلاحیان [وزیر اطلاعات]، درباره افغانستان مذاکره کردیم.
[1] - در روز دوشنبه 2 دی 1370، پلیس سوییس یک کارمند سفارت ایران، به نام «ضیاء سرحدی» را در ارتباط با قتل شاهپور بختیار دستگیر کرد. سفارت ایران در سوییس به این دستگیری اعتراض کرد و وی را عضو سفارت و دارای مصونیت دیپلماتیک دانست؛ اما وزارت امور خارجه سوییس اعلام کرد که فرد دستگیر شده با ویزای توریستی وارد آن کشور شده و دیپلمات نیست و بازداشت او با رعایت کامل کنوانسیون وین در مورد مصونیت دیپلماتیک انجام گرفته است. دولت فرانسه ار سوییس خواست، فرد دستگیر شده برای بازجویی به آن کشور مسترد شود.