خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی

یکشنبه 3 آذر |  16 جمادی الاول 1412 24 نوامبر 1991

 با هلی‌کوپتر از سعدآباد به سوی کرج پرواز کردیم. فرماندار و نماینده کرج هم بودند. در راه توضیحات دادند. اطراف کرج دور زدیم و نقاط مهم شهر و اطراف را معرفی کردند. شهرک‌های بزرگ فردیس، مهرشهر، اسلامشهر، عظیمیه و حصارک توجهم را جلب کرد. پارکینگ عظیم ماشین‌آلات سپاه در جنوب کرج، به نظر خیلی بزرگ و مسرفانه آمد.

در حیاط نوساز فرمانداری فرود آمدیم. استقبال رسمی انجام شد. سپس در شورای اداری در همان فرمانداری شرکت کردم. فرماندار توضیحات داد و تابلوی روشنی از وضع شهرستان کرج ترسیم کرد و برای رفع مشکلات کمک خواست.

حدود یک و نیم میلیون جمعیت دارد که با رشد 11 درصدی بعد از انقلاب تاکنون، دچار عقب ماندگی در امور زیربنایی مثل آب، برق، آموزش، بهداشت و... و همچنین مشکل اسلامشهر و سازمان ناقص اداری شهر است.

سپس در جلسه توضیحات برنامه گازرسانی به شهر، در همان فرمانداری شرکت کردیم.[1] پروژه گازرسانی به حدود دویست هزار خانواده که 15 هزار آن امروز آماده شده است. از آنجا به میدان بزرگ شهر رفتیم. مشعل گاز را روشن کردم. مردم اجتماع عظیمی در دور میدان داشتند. یک دور اطراف میدان، پیاده از جلوی مردم عبور کردم؛ خیلی پرشور، ابراز احساسات نمودند.

به خانه آقای پناهی رفتیم؛ خانواده‌ای که سه شهید [= اکبر، سعید و مسعود پناهی] داده است. با فرزندان دیگرش جمع شدند. مادر شهدا، سخنران، هنرمند و شاعره توانایی است. یکی از اشعارش را برایمان خواند؛[2] تشویق‌اش کردیم. گاز خانه آن‌ها را که به هزینه شرکت گاز انجام شده است، روشن کردم و هدیه‌ای دادم.

از آنجا به محل سپاه رفتم و در اجتماع پرشور مردم و نیروهای بسیج شرکت کردم. استقبال و تشریفات نظامی و سرود و خیرمقدم امام‌جمعه و گزارش فرمانده ناحیه بسیج انجام شد. سخنرانی کوتاهی کردم.[3] به تهران برگشتیم. ساعت دوازده و نیم به دفترم رسیدم.

تا ساعت چهار بعد از ظهر، نماز و ناهار و استراحت انجام شد. دکتر ولایتی [وزیر امور خارجه]، برای گزارش سفر اتریش و مشورت و خداحافظی برای سفر ده روزه به شوروی و جمهوری‌ها [ی مسلمان نشین] آمد.

در جلسه هیئت دولت شرکت نمودم. تبصره‌های بودجه سال آینده در دستور است. بعد از نماز مغرب و عشا، جلسه را به دکتر حبیبی سپردم و به منزل رهبری رفتم. گزارش سفر کرج را دادم. درخواست رسیدگی ایشان به پارکینگ ماشین‌آلات سپاه در کرج و انبارهای خالی آن‌ها هم مطرح شد.

در خصوص مسائل جاری دادگاه ویژه [روحانیت] و احضار آقایان [حسین] هاشمیان و [مرتضی] الویری مذاکره کردیم که قرار شد از احضار آقای الویری خودداری شود، چون روحانی نیست. درباره مسائل سفر من به سنگال، سخنرانی و ملاقات در آنجا و ادامه سفر و موضوعات مورد بحث دیگر مذاکره شد. ساعت نُه شب به خانه رسیدم. عفت نبود و یاسر تنها بود.