خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
آیت الله هاشمی رفسنجانی بازوبند پهلوانی علیرضا سلیمانی را که برای ششمین بار پهلوان کشور شد، بست و سلیمانی به لقب دائمی «پهلوان باشی» رسید.
سهشنبه 7 آبان //20 ربیعالثانی 1412 // 29 اکتبر 1991
اخبار مربوط به کنفرانس [صلح] مادرید (1)، همه رویدادها را تحتالشعاع گرفته و به نظر میرسد مانع عمده و مشکلی در راه است. ساعت هفت و نیم به دفترم رسیدم. ساعت نُه صبح، ورزشکاران و مدیران ورزش آمدند. دکتر [حسن] غفوری [فرد، رئیس سازمان تربیتبدنی] گزارش داد و من تشویقشان کردم. بازوبند پهلوانی کشور را به بازوی آقای [علیرضا] سلیمانی، [قهرمان کشتی] بستم و چند تن از قهرمانان را تشویق کردم.
آقای [اکبر] ترکان، [وزیر دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح] آمد. گزارشی از وضع صنایع نظامی داد و برای زمین سایت 2 پنها [=شرکت پشتیبانی و نوسازی هلیکوپترهای ایران]، پیشنهاد و استمداد کرد و از چند مورد محدود صادرات سلاح خبر داد. آقای [عبدالله] نوری، وزیر کشور آمد. راجع به مسائل انتخابات و اختلافات خطی و نیازهای استانداران و مسائل آزادگان عراقی و مراجعت اعراب و قلخانیهای (2) ایرانی از عراق و مسائل امنیتی شرق کشور گفتوگو شد.
جمعی از سران بارفروشان تهران آمدند و تقاضا داشتند که [غلامحسین کرباسچی]، شهردار تهران، در واگذاری غرفههای میدان جدید [میوه و تره بار]، به آنها ارفاق کند. عصر آقای [منوچهر] متکی آمد. گزارش سفر به عربستان سعودی و موافقت ملک فهد با ریاست ایران بر کنفرانس اسلامی در دوره آینده پس از سنگال گفت و خواست که در این خصوص به سران دیگر کشورهای اسلامی پیام بدهم. به اخوی محمد، [رئیس سازمان صداوسیما]، در مورد شکایت عربستان از صوتالبرائه گفتم؛ قرار شد کمکم تعطیل شود.
آقای [گودرز] افتخار جهرمی، [مدیر خدمات حقوقی بینالمللی ریاست جمهوری] آمد. گزارش مسائل دادگاه لاهه و محکوم شدن گلزار در ادعای علیه ایران و تصمیم به دادن 278 میلیون دلار طلب ما از آمریکا و همچنین طرح ادعاهای طلب ما از اسراییل در دادگاههای ژنو را گفت.
آقای [علی] جنتی، استاندار خراسان آمد. از سیاست وزارت کشور در برخورد با خطوط انتقاد داشت و برای اداره بهتر زوّار و میهمانان مشهد کمک خواست. شب به خانه آمدم؛ مهمان داشتیم.
*****************************************************************************************
1 - طرح صلح آمریکا با شعار «زمین در برابر صلح»، نقطه عطفی در طرحهای صلح میان اعراب و اسرائیل محسوب میشود. اولین دور مذاکرات در مادرید پایتخت اسپانیا، با عنوان کنفرانس صلح مادرید در 8 آبان 1370، با حضور هیئتهایی از سوریه، لبنان، اسرائیل و هیئت مشترک اردنی – فلسطینی آغاز شد. این مذاکرات از دور چهارم به واشنگتن منتقل شد. تا دور پنجم مذاکرات که در اسرائیل حزب «لیکود» حاکم بود، هیچگونه اتفاق خاصی رخ نداد، اما از دور ششم که حزب «کار» به رهبری «اسحاق رابین» روی کار آمد، مذاکرات صلح شاهد شعارهای جدید از سوی رابین بود. رابین با متهم کردن لیکود مبنی بر اینکه مانع پیشرفت مذاکرات و تحقق صلح بوده اعلام نمود که قطعنامههای 242 و 338 را قبول داشته، ولی عقبنشینی از جنوب لبنان را بر اساس قطعنامه 425 شورای امنیت را رد کرد و این عقبنشینی را منوط به تضمین امنیت اسراییل از سوی لبنان و از طریق خلع سلاح و انهدام حزبالله دانسته است. همچنین دفتر نخستوزیری اسراییل اعلام نمود که ادامه شهرکسازی، روند مذاکرات را طولانی میکند؛ بنابراین شهرکسازی متوقف میشود. البته هیچکدام از وعدهها تحقق نیافت و از ادامه مذاکرات نتیجهای حاصل نشد. پس از مرحله اول دوره هفتم مذاکرات، «بیل کلینتون» از حزب دموکرات، رئیسجمهور شد و حمایت آمریکا از اسراییل در این مذاکرات بیشتر و نیز مذاکرات چندجانبه (اسراییل و هیئتهای عربی) به مذاکرات دوجانبه تبدیل شد. مذاکرات صلح مادرید پس از ده دوره، به نتیجه قطعی و روشنی دست نیافت و عملاً به بنبست رسید، اما شکسته شدن قبح مذاکره با رژیم اشغالگر و شناسایی آن بهعنوان یک دولت قانونی و مشروع، برای اسراییل یک پیروزی و موفقیت بزرگ محسوب شد. هدف کلی این مذاکرات، به این صورت بود که یک دولت خودگردان فلسطینی، میتواند در کرانه غربی و نوارِ غزه ایجاد شود. این خودگردانی باید ظرف پنج سال تشکیل و برای یافتن راهحل نهایی باید طی سه سال، مذاکرات بیشتری انجام شود. پس از پایان ده دوره مذاکره که در ژوئن 93 پایان یافت، رئیس هیئت فلسطینی اعلام کرد که فرایند صلح درخطر است و ما نمیتوانیم مذاکره کنیم. وی کلینتون را به جانبداری از اسراییل متهم کرد و گفت «20 ماه مذاکره و سه هفته شرکت در دهمین دور مذاکرات دوجانبه نشان داد، شکافی که بر سر مسائل مهم، دو طرف را از یکدیگر جدا میسازد، به حال خود باقی است.»
2 - ایل قلخانی، یکی از ایلهای کُرد ایران و از طوایف ایل کلهر است. ایل قلخانی از مردمان کلهر شهرستان ایوان میباشند که از گذشته در منطقه گوران و مناطق دیگر استان کرمانشاه ساکن شدهاند.