چهارشنبه 23 مرداد | 3 صفر 1412 14 آگوست 1991
ساعت هشت صبح به دفترم رسیدم. تا ساعت ده کارها را انجام دادم. آقای آقازاده، [وزیر نفت] آمد. برای ابلاغ پیام من به برخی از سران درباره فلسطین و نفت و شرکتشان در بازسازی ایران، عازم کشورهای جنوب خلیج فارس است. درباره کیفیت مذاکرات توجیهش کردم و موافقت کردم که محسن با او برود.
به دفتر رهبری رفتم. با هم به حسینیه رفتیم. مدعوین، شخصیتها و مدیران سه قوه بودند. ابتدا من و سپس رهبری صحبت کردیم.[1] نماز ظهر و عصر را جماعت
خواندیم. برای ناهار نماندم و به دفترم رفتم. صحبتهای آیت الله خامنهای، در توصیه به اتحاد و پرهیز از نزاع و تجمل و تلاش برای جلب اعتماد مردم بود.
عصر دولت جلسه داشت. نزدیک غروب، آقای کمال خرازی، [نماینده دایم ایران در سازمان ملل] آمد. گزارش مذاکرات و تفاهم با دبیرکل درباره کمک به آزادی گروگانها را گفت. [آقای خاویر پرز دکوئیار، دبیرکل سازمان ملل]، پذیرفته است که در مقابل کمک ایران به آزادی گروگانها، به اجرای بند 6 قطعنامه 598 که مربوط به معرفی متجاوز است، حق ما را ادا کنند و عراق را متجاوز معرفی نماید؛ تشویقش کردم. تاکنون مسئله خوب پیشرفته است. اجازه خواست که در آمریکا در جهت جا انداختن نظراتمان، لابی ایجاد کند.
به خانه آمدم. کسی در خانه نبود. خودم تخممرغ پختم و شام خوردم. عفت به منزل خانم نقاش رفته بود. آمد و از آنجا برایم شام آورد؛ شام نذری است، کمی خوردم. با آقای [علی] فلاحیان، در خصوص [حواشی] قتل بختیار صحبت کردم.
[1] - آقای هاشمی در این مراسم گفت: «ما مرحله اساسی و مشکل پس از جنگ را پشت سر گذاشته ایم. گزارش اقتصادی بانک مرکزی، درستی سیاست ها و واقع بینامه بودن برنامه ها را نشان می دهد. ما با اداره صحیح کشور و پرهیز از مشکل آفرینی برای مردم، می توانیم پول، ابزار و نیروی کارآمد را که سه نیاز عمده محسوب می شوند، به دست آوریم و به واسطه حُسن نیت شخصیتهای انقلاب، تردیدی در امکان ادامه این راه نداریم.»