خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
دوشنبه 21 مرداد | 1 صفر 1412 12 آگوست 1991
آقای [علی] موحدی ساوجی، [نماینده تهران] آمد. درخواست سفر به ساوه را داشت. درباره ضرورت اجرای برنامه و مواظبت حال محرومان و گرفتن شعار از دست شعاریون گفت.
آقای [رمضان] روحانینیا، نماینده بیضاء [=سپیدان] آمد. اظهار وفاداری کرد و از خط مشی راستها و چپها اظهار نگرانی و چارهجویی برای سازماندهی میانهروها داشت. آقای [خدانظر] قاسمی، نماینده دشستان آمد. برای عمران بوشهر استمداد کرد. آقای [کامل] خیرخواه، نماینده لاهیجان آمد و ضمن ابراز وفاداری، برای حل اختلافات استمداد کرد و خواست که به [آقای زین العابدین] امامجمعه بگویم، با او مخالفت نکند. برای اعزام فرزندش به پاکستان استمداد کرد.
آقایان [غلامرضا] رضوانی و سعید امانی آمدند. از زورگویی شهردار تهران شکایت داشتند. ظهر خانواده و بستگان در دفترم بودند. عصرآقای وهاجی [وزیر بازرگانی] آمد. برنامه ایجاد شش نمایشگاه در شهریورماه، برای عرضه کالاهای مورد نیاز مردم را گفت و مشکل خود با سران بازار را که توصیه به مدارا نمودم.
شورای اقتصاد جلسه داشت. درباره بهای ارز سرمایهگذاریها مذاکره طولانی شد؛ به جایی نرسیدیم. تا ساعت نُه ونیم کار کردم و به خانه آمدم.