خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
شنبه 12 مرداد | 22 محرم 1412 3 آگوست 1991
عفت برای سفر به رفسنجان، به فرودگاه [مهرآباد] رفت. ساعت هشت و نیم صبح به دفترم رسیدم. آقای [هادی] نژادحسینیان، [وزیر صنایع سنگین] آمد. برای جلوگیری از سوءاستفاده دلالان و محتکرها و جلوگیری از رشد بی حساب قیمتها، اجازه گرفت تا مقداری از تولیدات صنایع سنگین را در بازار آزاد عرضه کنند. تأکید بر تولید بیشتر پروفیل کردم.
[آقای حسین صادقی]، سفیرمان در کویت آمد. اوضاع آنجا را گفت و خبر داد که کویتیها به ما اطلاع دادهاند که تحت فشار آمریکا، با دادن پایگاه دریایی به آمریکا موافقت نمودهاند. آقای [مجید] عباسپور، [مشاور فنی رئیسجمهور] آمد. گزارش سفر به رومانی و عدم دسترسی به اهداف خود در تهیه کالاها را داد و اجازه گرفت با کشور دیگری مذاکره شود. آقای [محمدحسن] اختری، سفیرمان در سوریه آمد. نیازهای لبنان و حزبالله و وضع سوریه و مسائل جاری آنجا را گفت.
[آقایان مرتضی نبوی، سیدمحمود دعایی، غفور گرشاسبی و مسیح مهاجری]، مدیران روزنامههای رسالت، اطلاعات، ابرار و جمهوری اسلامی آمدند. توضیحاتی درباره سیاستهای اقتصادی و سیاست خارجیگرفتند؛ به نظرم جلسه مفیدی برای توجیه جراید بود. در خصوص سیاست دولت گفتند و در خصوص ضعف اطلاعرسانی دولت در توجیه برنامهها، چارهجویی کردند.
عصر شورای عالی امنیت ملی جلسه داشت. در مورد فعالتر شدن سپاه در کردستان، مذاکره و تصمیمگیری شد. در خصوص کنترل جراید، برای جلوگیری از نشر اخبار مزاحم امنیت ملی، قرار شد برای بولتنها و اخبار سرّی، برنامهای تهیه بشود. در موردآتشسوزی اخیر در بازار تهران هم بحث شد. شب به خانه آمدم. تنها غذا خوردم.