خاطرات روزانه آیتالله هاشمی رفسنجانی؛ سال 1370؛ کتاب سازندگی و شکوفایی
سهشنبه 25 تیر | 4 محرم 1412 16 جولای 1991
[آقای حسین کمالی]، وزیر کار و امور اجتماعی آمد و برای بُن کارگری و سایر نیازها استمداد کرد. مدیران سازمان بهزیستی و سازمان تامین اجتماعی، به مناسبت هفته امداد آمدند و گزارش را دادند. آنها خواستار تشکیل شورای عالی هماهنگی نهادهای امدادی شدند. برایشان صحبت کردم.[1] دکتر خالقی –آزاده- آمد و توقع کمک بیشتر برای ستاد امور آزادگان داشت.
احمد آقا تلفن کرد و از مطالبی که در نماز جمعه راجع به او گفتهام، تشکر کرد.[2] [آقای عیسی کلانتری]، وزیر کشاورزی و مدیران طرح نیشکر خوزستان آمدند. گزارش پیشرفت کار دادند و برای رفع مشکلات ارزی و ریالی و ابزار کار استمداد
کردند.
عصر شورای عالی انقلاب فرهنگی جلسه داشت. آییننامه انجمنهای اسلامی در دستور بود. بیشتر بر لزوم وحدت و هماهنگی انجمنهای اسلامی در دانشگاهها بحث شد.
شب سفیرانمان به همراه مدیران وزارت امورخارجه مهمانم بودند. بعد از نماز جماعت، دکتر ولایتی، [وزیر امور خارجه] گزارش داد و من صحبت کردم. دکتر [محمدعلی] هادی، ضمن تشکر، بعضی از مشکلات را طرح کرد. بعد از شام، مراجعات بعضی از سفرا را داشتم.
آخر شب بقیه کارها را انجام دادم و همراه عفت به خانه آمدم. اشرف [مرعشی][3] و فاطی و مهدی هم آمده بودند و شام آنجا بودند.
[1] - آقای هاشمی در بخشی از این سخنرانی، بر ایجاد هماهنگی و نظم میان سازمانهای مددکار کشور و برنامهریزی برای ریشهکن کردن فقر و تأمین عدالت اجتماعی برای آحاد ملت تأکید کرد و گفت: «خواست نظام و اسلام این است که ما در جامعه، انسان ناتوان و محروم نداشته باشیم. متأسفانه بهخاطر تحمیل جنگ بر ما، در حال حاضر (Äانسانهایی داریم که بهنوعی به حمایتهای مادی و معنوی، پزشکی نیاز دارند. تلاشهای مسئولین باید روی پیشگیریها متمرکز شود و حتیالامکان از به وجود آمدن انسانهای امدادطلب جلوگیری کرد. برنامههای بیمهاجتماعی میبایستی بهگونهای باشد که مردم نسبت بهآینده خود احساس نگرانی نکنند. وقوع یک حادثه در خانواده نباید آن خانواده را فلج کند و مردم نباید در برخورد با از دست دادن سرپرست نگران از آینده خود شوند. پرهیز از اسراف و تبذیر در مصرف نیروهای مددکار و دوباره کاریها و یکنواخت بودن برخی از طرحهای حمایتی لازم است. برای مثال از چند سازمان به یک منطقه نیرو اعزام میشود و شاید اعزام مأمور یک سازمان کافی باشد و باید از تکرارهای اجرایی جلوگیری کرد و با نظم و هماهنگی بر وسعت امدادها افزود. اگر سیاست جلوگیری از بهوجود آمدن انسانهای حمایتخواه جدی گرفته شود، بخش زیادی از افراد در آینده بهصورت مستقل زندگی خواهند کرد. بهخاطر تحمیل جنگ بر ما و دوران انقلاب هماکنون شمار افرادی که نیاز بهحمایت دارند بسیارند و با توجه به بودجه هنگفت سازمانها و نهادهای گوناگون برای افراد محروم و مستضعف که خود معادل بودجه بسیاری از کشورهاست بهعمق و وسعت این وظیفه اجتماعی و سنگینی بار آن بر بودجه کشور قابل درک است. باید از طریق افزایش تولید و کار و اشتغال در جامعه و توصیههای بهداشتی، تغذیه مناسب و برنامه تنظیم خانواده، کشور را به خودکفایی رساند.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، سخنرانیهایسال 1370»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1392.
[2] - آقای هاشمی در خطبه های نمازجمعه، دربارة حجتالاسلام والمسلمین حاج سید احمد خمینی، چنین گفته بود: «استراتژی دشمنان انقلاب اسلامی، این است که ایران را دچار تفرقه کنند. هر حرکتی را به جنگ قدرت معنا میکنند؛ هرکس اظهار نظر دلسوزانهای در مسایل اجتماعی میکند، فوراً آن را جنگ قدرت میخوانند و میگویند که اینها با هم دعوا دارند. آن قضیه قبلی که من حرف زدم، یادتان هست؛ به محض اینکه ما گفتیم، رادیو اسراییل خط داد و گفت فلانی در خطبه نماز جمعه، نظرش به احمد آقا بود. بعد هم دیدیم در داخل هم افراد، عین همان خط را ادامه دادند که این نادانی است. با اینکه ما هزاران بار گفتهایم، واقعاً با حاج احمدآقا اختلاف نظر نداریم و از پیش از انقلاب با ایشان همراه بودیم. ایشان فرزند امام بود و در مبارزه بود. از زمانی که آمدیم و انقلاب پیروز شد تا همین امروز، تقریباً در همه مسایل با هم اتفاق نظر داریم و اصلاً کم اتفاق می افتد که در یک مسالهای اختلاف نظر باشد. ایشان در شورای عالی امنیت ملی هست و کاملاً سیاستها را می داند. بنده آن روز یک حرف کلی زدم و همه را نصیحت کردم که طرف تفرقه و دعوا و خوشحالکردن دشمنان خودمان نروید و یکدیگر را حفظ کنید؛ انتقاد را انسان میشود با زبان بگوید و دلسوزانه طرحی را مطرح کند که طرف رنجیده خاطر نشود و همه کس هم زیر سوال نرود.» رجوعکنید ← کتاب «هاشمیرفسنجانی، خطبههایسال 1370»، دفتر نشر معارف انقلاب، 1392.
[3] - خواهر همسر آقای هاشمی