پنج شنبه ۸ شهریور ۱۳۶۹ // ۸ صفر ۱۴۱۱ // ۳۰ آگوست ۱۹۹۰
چون سفر در برنامه امروز بود، کاری نگذاشته بودند. با لغو سفر، روز کم مشغلهای داشتم. هنگام صرف صبحانه، گوشة یکی از دندانهایم شکست؛ از قبل هم دو سه دندان خراب شده، فرصت مراجعه به دندانپزشک پیش نیامده بود، از فراغت امروز استفاده کردم و به دندانپزشکی مجلس مراجعه نمودم. نزدیک دو ساعت وقت برد؛ دو دندان پر شد.
کتابهای هدیه رسیده را که خیلی جمع شده بود، در کتابخانه مرتب کردم. آقای [علاءالدین] بروجردی آمد. عازم ترکیه بود؛ توصیههایی درباره مسائل جاری منطقه کردم. مقداری [شبکه خبری] سیان ان تماشا کردم.
عصر به خانه آمدم. یاسر در سفر مشهد و مهدی و فائزه در سفر اصفهان هستند. آقای [سیروس] ناصری، تلفنی اطلاع داد که عراقیها حاضر شدهاند دو هواپیمای مسافربری ما را که منافقین ربوده و به عراق بردهاند، پس بدهند.
می ر