چهارشنبه ۳۱ مرداد ۱۳۶۹ // ۳۰ محرم ۱۴۱۱ // ۲۲ اوت ۱۹۹۰
آقای [علی] آقا محمدی آمد. گزارش کرد که معارضین کُرد عراقی، بنا دارند در صورت امکان با دولت عراق آشتی کنند. خواست که سیاستهای جاری را برای نمایندگان مجلس توضیح بدهم. جمعی از فرزندان شهدا آمدند. برایشان صحبت کردم و به خاطر احساس ناراحتی که در آنها، در اثر آمدن اُسرا، ممکن است به یاد پدرانشان بروز کند، دلداری زیاد دادم.
آقای [حمید] میرزاده، [معاون اجرایی رئیسجمهور] برای امور جاری و گزارش کار آزادگان آمد. آقای [محمد] اسحاق مدنی، [مشاور رئیسجمهور در امور اهل سنت] آمد. وضع روحانیون سنّی کردستان را گفت و خواستار توجه بیشتری به آنها شد. از جمهوریهای سنّینشین شوروی دعوت شده؛ موافقت کردم که برود. آقای [حسین] ابراهیمی، [نماینده رهبری در امور افغانستان] آمد. گزارش وضع گروههای شیعه افغان را داد و برای امور آنها استمداد نمود و از آقای [عبدالعلی] مزاری، [رهبر حزب وحدت اسلامی افغانستان] انتقاد کرد.
عصر برای انجام کارها به جلسه هیئت دولت نرفتم؛ دستور مهمی هم نداشتند. آقایآقازاده، [وزیر نفت]، تلفنی اطلاع داد که چاه گاز دریای خزر، در عمق بیش از چهارهزار متر با فشار مناسب به گاز رسیده؛ خیلی راضی است.
شب به خانه آمدم. بچهها جمع بودند. امروز مبادله اُسرا با عراق از طریق هوایی هم آغاز شد. مراجعات فراوانی مبنی بر احساس خوشحالی و تبریکگویی به خاطر پیروزی سیاسی در مقابل عراق داریم.