خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال ۱۳۶۹/ کتاب «اعتدال و پیروزی»

با اذان صبح بیدار شدم و دیگر نخوابیدم. تا ساعت نُه صبح کار کردم. به دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه] گفتم اظهارات سفیر سابق ژاپن را، مبنی بر اینکه ایران مایل به ایجاد رابطه عادی با آمریکا است، تکذیب نماید.

جمعی از روحانیون [اهل سنت]شافعی آمدند. آقای [محمد]اسحاق مدنی، [مشاور رییس‌جمهور در امور اهل سنت]، از سوی آنها صحبت کرد. من هم برای آنها مفصلاً سخنرانی کردم و قول تأسیس دانشگاه برای علمای اهل سنت دادم؛ تأسیس این دانشگاه، قبلاً [در شورای عالی انقلاب فرهنگی]، تصویب شده است.

دکتر [عباس]شیبانی، [نماینده تهران]آمد. توصیه نمود که از آقای [مهدی]کروبی دلجویی شود تا تندروها، او را تحریک نکنند. شورای مرکزی نهضت سواد آموزی جلسه داشت. گزارش دادند که امسال حدود سه میلیون نفر را تحت پوشش گرفته‌اند؛ سه برابر سال‌های قبل است. برای حُسن اجرای کار تصمیماتی گرفتیم.

آقای [محمدحسن]تولایی، استاندار خوزستان آمد. گزارش کار بازسازی را داد. آقای [سید محمودرضا]آقامیری، [مسئول کمیسیون اُسرا] آمد. گزارش سفر به عراق برای مسأله اسرا را داد. او به این نتیجه رسیده است که عراقی‌ها، اسرایی از ما دارند که مخفی کرده‌اند و  لیست اسامی 1185 اسیر را که با سند به آنها داده‌ایم، جواب سربالا داده‌اند. عصر تا ساعت چهار ونیم، کارها را انجام دادم و به خانه آمدم.