خاطرات روزانه آیت‌الله هاشمی رفسنجانی/ سال 1369/ کتاب «اعتدال و پیروزی»

شنبه 10 آذر 1369  |  12 جمادی‌الاول 1411                           3 دسامبر 1990

ساعت هفت و نیم صبح  به دفترم رسیدم. در گزارش‌ها، خبر دعوت [جرج]بوش، [رییس‌جمهور آمریکا] از [طارق عزیز]، وزیر امورخارجه عراق، برای سفر به آمریکا جهت مذاکره برای اجرای قطعنامه[شورای امنیت سازمان ملل]، از موضع قدرت و قبول عراق، درصدر است. این خبر باعث سقوط قیمت نفت در حدود چهار دلار در بشکه شده است.

تا ساعت نُه صبح، کارهای مانده را انجام دادم. [آقای حسین کمالی]، وزیر کار و اموراجتماعی به همراه رییس بنیاد مهاجرین جنگ آمدند. برای اعتبار بیشتر استمداد کردند و سیاست بنیاد در مورد اموال و سرمایه‌های آن را، پس از مراجعت مهاجران، توضیح دادند. [اموال بنیاد]، در مناطق جنگی صرف اشتغال خودشان می‌شود.

دکتر [حسن]روحانی برای دستور شورای‌عالی امنیت ملی و مذاکره در مورد مسایل اختلافی با رادیکال‌ها آمد و گزارش بررسی مسایل معلم‌ها را داد. آقای عصاران آمد و برای فرش‌های اهدایی به مزدوجین محروم که عفت می‌خواهد بدهد، پول گرفت.

عصر از [آقای اصغر ابراهیمی]، مدیرعامل شرکت مترو توضیح گرفتم. از پیشرفت کار مترو در ماه اخیر، اظهار رضایت کرد؛ گرچه در ماه‌های گذشته به خاطر تاخیر در پرداخت اعتبار لنگ بودند. شورای‌عالی امنیت ملی جلسه داشت.

 دکتر ولایتی، [وزیر امورخارجه]، گزارش کار سفر هیأت به عراق را داد که عراقی‌ها برای سفر پنج هزار زائر [عتبات عالیات] در هفته، به طور اصولی موافقت کرده‌اند. دربارة اسرای مفقود، مذاکرات ناتمام مانده و بناست در سفر هیأت عراقی در این هفته تکمیل شود. در خصوص مهاجران افغانی و همچنین دربارة چاپ نشریه به زبان‌های ترکی و کُردی توسط موسسه اطلاعات بحث شد و ناتمام ماند.

شب با احمدآقا مهمان آقای خامنه‌ای بودیم. دربارة مسایل مطروحه در شورای‌عالی امنیت ملی و احتمالات حوادث بحران کویت مذاکره شد. ساعت ده شب به خانه آمدم. بچه‌ها مهمانی بودند. خوابیدم.